میخانه اگر جای من بی سر و پا نیست
بگذار که پشت در این خانه بمیرم...
اگر اجازه بدهید اینگونه بگذرد
همین جا سنگ میشوم...
نیم تنه ام را ببین..
چه ناهمگون و زشت سنگ شده...
سنگ جریان ندارد...
سنگ بمانم چگونه شهادت بدهم...
چگونه به یاد آورم
...وقتی از من پرسیدند
...هل؟؟؟؟
در ادامه مطلب بخوانید
مرا اینگونه می خواهی؟؟
ابراهیم من تبرت را بردار (این سنگ بزرگ التماست میکند)
باری از حسرت بردل...تا سنگ شدن فاصله ای نیست...مگر قرار نبود جاری شویم....
شما بخواهی میشود...راهی نمانده...
**************
به پست های سال قبلم سر زدم دلم برای دلم سوخت....من این نبودم که شدم...باور کنم که نمیخواهیم؟؟؟پس......
***********************
یا کاشف الکرب عن وجه ال ح س ی ن(علیه السلام) اکشف کربنا به حق اخیک ال ح س ی ن(علیه السلام)
*******************
امان بده که فریاد بزنم مرا خریدی....
آنچه جلو چشمانم ظاهر میکنی بار حسرتی میشود در دل تکه سنگی ..سنگی سیاه و کریه....که میداند جز عشق شما هیچ اعتباری نیست اما...ابراهیم تبرت را می خواهم..من به تیغه تبرت بوسه میزنم...
******************
در کمال بی لیاقتی ..میخواهم....من بنده فقیر تو هم خدا ارباب هم ارباب...پس توقع زیادی نیست...هست؟؟؟؟
ارحم....ارحم
*********
رسولم فرمود هر یقینی را نشانه ای است....
دلیل یقین من به اینکه جز از دستان بی دست کاری بر نمیآید..یقینم به فقرم...یقینم به بیچارگی ام...بی خوابیم...و این ذهن مشوش
بگذار که پشت در این خانه بمیرم...
اگر اجازه بدهید اینگونه بگذرد
همین جا سنگ میشوم...
نیم تنه ام را ببین..
چه ناهمگون و زشت سنگ شده...
سنگ جریان ندارد...
سنگ بمانم چگونه شهادت بدهم...
چگونه به یاد آورم
...وقتی از من پرسیدند
...هل؟؟؟؟
در ادامه مطلب بخوانید
مرا اینگونه می خواهی؟؟
ابراهیم من تبرت را بردار (این سنگ بزرگ التماست میکند)
باری از حسرت بردل...تا سنگ شدن فاصله ای نیست...مگر قرار نبود جاری شویم....
شما بخواهی میشود...راهی نمانده...
**************
به پست های سال قبلم سر زدم دلم برای دلم سوخت....من این نبودم که شدم...باور کنم که نمیخواهیم؟؟؟پس......
***********************
یا کاشف الکرب عن وجه ال ح س ی ن(علیه السلام) اکشف کربنا به حق اخیک ال ح س ی ن(علیه السلام)
*******************
امان بده که فریاد بزنم مرا خریدی....
آنچه جلو چشمانم ظاهر میکنی بار حسرتی میشود در دل تکه سنگی ..سنگی سیاه و کریه....که میداند جز عشق شما هیچ اعتباری نیست اما...ابراهیم تبرت را می خواهم..من به تیغه تبرت بوسه میزنم...
******************
در کمال بی لیاقتی ..میخواهم....من بنده فقیر تو هم خدا ارباب هم ارباب...پس توقع زیادی نیست...هست؟؟؟؟
ارحم....ارحم
*********
رسولم فرمود هر یقینی را نشانه ای است....
دلیل یقین من به اینکه جز از دستان بی دست کاری بر نمیآید..یقینم به فقرم...یقینم به بیچارگی ام...بی خوابیم...و این ذهن مشوش
