آن روز ها که بچه تر بودم ..
وقتی به "اللهم اغفر لی کل ذنب اذنبته" دعایِ کمیل می رسیدم...
باران بود که می بارید...
این روز ها که باید آدم تر شده باشم، اگر حالِ دعایی باشد (که نیست!!)، ....
دیگر "کیف تؤلمه النار" هم تکانم نمی دهد!
پانوشت :
+می خوانی :" وَ قَد مَنَعتَ الناس أن یَدخُلوا الا باذنِه ... "و چه شیرین تر که وارد می شوی و می فهمی تو یکی از همان هایی هستی که اجآزه ورود پیدا کرده ای ...و من بآور دارم که / یسمعون کلامی ... /اذن می دهی آقآ ؟؟من و این دل هوآیی ... "دلم مشهدالرضا کرده آقا..."