امروز عصر انشاءالله عازمیم
به سوی تهران
انگار " یار " طلبیده ما را
می روم به "دیدار حضرت عشق"
پانوشت : چقدر حس خوبی دارم : وقتی "عاشق" در راه دیدار "معشوق" است و چه لذتی بهتر از این...؟!
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
-
کمی خدا
(۲۵۰) -
اهل بیت
(۲۳۳) -
کمی اخلاق
(۹۵۹)-
کمی عاشقی
(۵۶۳)
-
-
لغتنامه من
(۷۷۴) -
عکس نوشت
(۱۵۹) -
رسانه
(۱۸)-
نوا
(۸)
-
-
اجتماعی
(۱۲۲)-
شهر خودمون
(۱۶) -
حجاب
(۵۶) -
جنگ و جبهه
(۴۱)
-
پیوندها
خوش به سعادتتون :)
پاسخ:
اقا سید علی انگار تکه ای از نور بود...
اقا سید علی انگار تکه ای از نور بود...
سلام ما را هم برسان
و
بگو این عاشق هم در انتظار دیدار شماست
.
.
.
به قول روحانی کاروان : ببین چه کاری انجام دادی که آقا طلبیدت. خوش به سعادت
پاسخ:
فدای لبخند زیباش که چقدر آدم رو به وجد میاره....
فدای لبخند زیباش که چقدر آدم رو به وجد میاره....
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور ...
و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان!
آدمی به خودی خود نمی افتد...
اگر بیفتد از همان سمتی می افتد که به خدا تکیه نکرده است...
سلام علیکم
عاقبتتون بخیر ..
و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان!
آدمی به خودی خود نمی افتد...
اگر بیفتد از همان سمتی می افتد که به خدا تکیه نکرده است...
سلام علیکم
عاقبتتون بخیر ..
پاسخ:
من الله توفیق
من الله توفیق
سلام خوش به سعادتتون
سلام ماروهم به اقابرسونیدبگیدالتماس دعاکه دعای نورانیشونوخیلی محتاجیم
خیلی دلم میخوادیبارهم شده این سعادت روخداقسمتم کنه به دیدارشون برم
سلام ماروهم به اقابرسونیدبگیدالتماس دعاکه دعای نورانیشونوخیلی محتاجیم
خیلی دلم میخوادیبارهم شده این سعادت روخداقسمتم کنه به دیدارشون برم
پاسخ:
مرسی
نور بود فقط....
مرسی
نور بود فقط....
این سخن از کیست؟
یک بار گفتند علی جوان است برای هفت پشتمان بس است!!!
پاسخ خود را در لینک زیر بیایبد
http://sajjad-m.blog.ir/1392/09/19
نظر یادتون نره...
اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای
یک بار گفتند علی جوان است برای هفت پشتمان بس است!!!
پاسخ خود را در لینک زیر بیایبد
http://sajjad-m.blog.ir/1392/09/19
نظر یادتون نره...
اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای
اینم نشونمون برا کسایی که فکر میکنن نسل هایه اون زمون دیگه نیستن اینم از حضور مردم دیگه چی
اره دقیقا!!وقتی وارد میشه ادم انگار همه وجودش پرمیکشه!دیگه عصن اشک دلش نمخواد تو چش ادم بمونه اونم میاد استقبال آقا!!
پاسخ:
آره ...
کنار ضریح که اول رسیدم اولش یه چند دقیقه مات مونده بودم ...بعد که انگشتام رفت لای شبکه های ضریح انگار حس خاصی از طریق دستام وارد بدنم شد و هوای دلم ابری شد و باران شروع شد....
ا ز خانوم معصومه(س) خواستم حاجتم رو.....همین
آره ...
کنار ضریح که اول رسیدم اولش یه چند دقیقه مات مونده بودم ...بعد که انگشتام رفت لای شبکه های ضریح انگار حس خاصی از طریق دستام وارد بدنم شد و هوای دلم ابری شد و باران شروع شد....
ا ز خانوم معصومه(س) خواستم حاجتم رو.....همین
به به به به به به به به به
این به به ها بابت چند چیزهووو اول بازگشتت
دوم دیدار یار...
از طرف منم ببن آقارو...
بوس بوس