به "هیچ کس" نگفته ام ، غروب که میزند ...
تماشای تکیده گی ام پشت پنجره ، چه دیدنیست !
آدمها " پُـر " از فکرند ،
"میترسم" . . . ، که ،
مرا ، مثل " من " به تصویر نکشند ...