برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم،
دست نوازش بر سرش میکشم میگویم:
«غصه نخور، میگذرد…»
برای دلم، گاهی پدر میشوم، خشمگین میگویم:
«بس کن دیگر بزرگ شدی…»
گاهی هم دوستی میشوم مهربان،
دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا…
دلم چه" پدر , مادری" دارد....
ممنون از حضورت ابراهیم عزیز
بازم بهم سر بزن
مایل باشی تبادل لینک کنیم؟!