شنیدم که هر صیدی که به دست صیاد می افتد, ذکرش را فراموش کرده که اسیر شده
ولی من....
من با یاد تو, با ذکر تو,
صید شدم
اسیر شدم
ببین که چگونه در دام افتاده ام,
در دام آسمان
ولی ببین چقدر آرام گرفته ام در این دام,
میبینی تقلایی نمیکنم برای رهایی!!
رهایی؟؟
نمیخواهم
نه نمیخواهم
این اسارت, این دام, این بند, از هزار آزادی برایم شیرین تر است
گواراتر است
چقدر آرام گرفته ام, چه انسی با این بند گرفته ام
عید نزدیک است
توری بینداز حضرت عشق
صید نمیخواهی؟؟