قول میدهی همیشه با من مهربان باشی؟؟
قول قول؟...
هیچ نیازی به التماس کردن به تو نیست...
خودت مهربان بودن را بر خودت واجب کرده ای...
چه معشوق خوبی ... خیال آدم راحت است که نامهربان نمیشود
چقدر زیبا و عاشقانه حرف میزنی...
قول میدهی همیشه با من مهربان باشی؟؟
قول قول؟...
هیچ نیازی به التماس کردن به تو نیست...
خودت مهربان بودن را بر خودت واجب کرده ای...
چه معشوق خوبی ... خیال آدم راحت است که نامهربان نمیشود
چقدر زیبا و عاشقانه حرف میزنی...
این روزها سخت حسودیم می شود به دوستانی که وقتی به وبلاگشان سر میزنم می بینم با فراقت به نوشتن دل نوشته هایشان مشغولند! آن هایی که دل و عقل و کارشان به هم پیوند خورده است. آن وقت من برای یک "ایمیل چک کردن" هم باید خون به دلم شود! کلافه می شوم از این همه "بی وقتی" و "بدو بدو" برای راهی که نمی دانم عاقبت بخیرم خواهد کرد یا نه! نمی دانم روزی می رسد که راضی از "راه"طی شده ، به گذشته ام لبخند بزنم؟!
پر رنگ ترین دعایم به درگاهت این بوده که .......
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی
یَفْقَهُوا قولی ...
خدایا پناه می برم
به "خودت"
تویی که حلال مشکلاتی...
پانوشت: آخر نماز تو سجده چقدر این دعا سبک می کنه آدم رو و امید رو تو دل روشن میکنه...
آهنگرها یک گیره دارند
و وقتی می خواهند روی یک تکه کار کنند ،
آنرا در گیره میگذارد .
خدا هم همینطور است .
اگر بخواهد روی کسی کار بکند ،
او را در گیره مشکلات می گذارد
و بعد روی او کار می کند .
گرفتاری ها ، نشانه عشق خداوند است.
پانوشت : عجب از آدمایی،که نشانههایت رامیبینندوانکارت میکند!وعجب از توکه انکارشان رامیبینی ومهربانی میکنی!
بعضی حس ها
دستِ خودِ آدم نیست .
شبیه همین ناراحتیِ چسبناکی که هی قطره قطره ،
بزرگ و بزرگ تر می شود .
شبیه میل به شنیدن "یکی هست" ...
"خدا که هست "...
پانوشت : بغض عمیقی در من رخنه کرده "خدایا میدانم که هستی " ....
+امروز به این نتیجه رسیدم شبیه ترین چیز به خدا، سکوت ست!
خدایا ....!
خودت که بهتر میدانی ....
ما آدمها مثل
دانههای انار
هستیم
زیاد به ما فشار نیاور!
یک عمر دنبال رفیق گشتم ,
اما هیچ .....
تا اینکه دیشب در « جوشن کبیر » پیدایش کردم.....
" یا رفیقَ مَن لا رفیقَ لَه "
و اینجا بود که تازه فهمیدم . . . . .
یه رفیق دارم ; ...
" اسمش خداست "
دخلشان را آوردند ؛
برای عده ای دَخلی پُر از خوبی ...
و برای عده ای دیگر دَخلی پُر از بدی ...!
دیر یا زود دَخل ما را هم خواهند آورد ؛
مراقب باشیم دخلمان را از چه پر می کنیم،
وگرنه واقعا "دخلمان" آمده ....
"قلب" مهمانخانه نیست که آدمهابیایند،دوسه ساعت یا دوسه روز درآن بمانندوبعد بروند،
قلب لانه گنجشک نیست که دربهارساخته شودودرپاییز باد آن راباخودش ببرد،
"قلب"راستش نمیدانم چیست امااین را میدانم که فقط جای آدمهای خیلی خوب است،
قلب چاه دلخوری نیست که به وقت بدخلقی،سنگریزه ای بیندازی تاصدای افتادنش رابشنوی!
"قلب"آیینه ایست که باهر شکستن،چندتکه میشودویکپارچگی اش ازهم می پاشد...
"قلب"قاصدکی ست که اگرپرهایش رابچینی،دیگربه آسمان اوج نمیگیرد،
"قلب"برکه ای ست که آرامشش به یک نگاه بهم میخورد،
"قلب"اگربتواند کسی رادوست بدارد،خوبی هاوحتی زخم زبانهایش رانقش دیوارش میکند،
حال،اینکه قلب چیست،بماند!
فقط این رامیدانم؛
"قلب"وسعتی دارد به اندازه حضورخدا...
من حرمی مقدس تر ازقلب، سراغ ندارم...
نادرابراهیمی درکتاب "یک عاشقانه آرام "
۱-خدایا . . .
من لذت گناه را ترک میکنم، . . .
در مقابل تو تحریم لذت مناجات را از من بردار . . .
۲-خدایا . . .
من کسانی که تو دوستشان نداری را ترک میکنم
و درمقابل تو لذت با خود بودن را به من بده . . .
۳-خدایا . . .
من پناهگاه شیطان را ترک میکنم . و تو در . . . مقابل پناهگاه امن خودت را به من بده. . . .
امروز . روز اول مذاکره است .!!!
خدایا . . .
برای شفاف سازی گام اول را من برمیدارم . و
سانتری فیوژهای گناه را که شیطان در وجودم برپا کرده . یکی یکی و با کمک تو از کار . می اندازم . . .
هسته ی درونی ام را خودت غنی سازی کن . . .
در کنار این که معترفم . . .
"و ما توفیقی الا بالله"
در عین حال معتقدم . . .
" آدم شدن حق مسلم ماست "
ﺣﮑﺎﻳﺖِ ﻣﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ، ﺣﮑﺎﻳﺖِ ﻋﺠﻴﺒﻰ ﺳﺖ. ﻣﺜِﻞ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﻘﺮﻩ ﮐﺎﺭ..
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﻭﻗﺘﻰ ﺍﺳﺘﺎﺩِ ﻧﻘﺮﻩ ﮐﺎﺭ، ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺻﻴﻘﻞ ﻣﻴﺪﻫﺪ،ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﺗﺶ ﻧﮕﻪ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ،
ﺍﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺮﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ،
ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻧﮕﻪ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻘﺮﻩ ﯼ ﺻﻴﻘﻞ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺒﻴﻨﺪ!
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞِ ﺧﺪﺍﺍﺍﺍ…
ﻭﻗﺘﻰ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺻﻴﻘﻞ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺶِ ﺳﺨﺘﻰ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻴﮑﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ… ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻋﮑﺲِ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺎ ﺑﺒﻴﻨﺪ
این روزها،
آدمها سرشان شلوغ است.
بعضی ها حوصله خدا را ندارند،
حال او را نمی پرسند،
برایش نامه نمی نویسند؛
اما تو این کار را بکن.
تو حالش را بپرس.
تو چیزی برایش بنویس
ساعتهایت را با او قسمت کن؛
ثانیه هایت را هم ...
بندگی کن..
خدایا!!
من به عنوان بنده حاجتم را گفتم
امیدوارم اگر قرار به برآورده نشدنش هست
از حکمت تو باشد نه بی لیاقتی من ...
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از "دوزخ" بترسی
و نه از "بهشت" به رقص درآیی
فقط عشق خودش را بخواهی ...
قصه ی عشق ، انسان بودن ماست
و انسان بودن یعنی آزاد بودن از قید بندگی همه و فقط عبد خدا بودن ...
انسان بودن یعنی به خلق خدا عشق ورزیدن ...
اگر خوبی کردی و کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر و لبخند بزن
فهمیدن احساس
کار هر آدمی نیست!
تو برای خدا مردمان را دوست بدار و به آنها خدمت کن،
او خودش از تو برای کارهای خوبت از تو پیشاپیش تشکر کرده است ...
دعا بکن،ولی اگر اجابت نشد،با خدا دعوا نکن و میانه ات به هم نخورد.
چون تو جاهلی و او خبیر و عالم است.
خدا کاری را اشتباه نکرده که با دعای تو به اشتباهش پی ببرد و آن را درست کند!
بخل هم نورزیده است که با التماس تو دست از بخل بردارد و انچه را که مصلحت تو بود ودر اثر بخل نداده بود،به تو بدهد!
این بنده نداند که چه می باید خواست
داننده تویی آنچه تو دانی آن ده ...
از بچگی بهمون میگفتن
از کسی نترس، فقط از خدا بتـرس
در حالی که باید می گفتن از همه بترس ،
به جز خدا ...
ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﭼﺮﺍ انسان ﺍﻭﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻴﺸﻪ؟
ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻢ ﺍﻭﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻡ ﺑﻌﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺪﻡ
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﭼﻪ ﮐﺴﻲ ﺷﺪﻱ؟
ﮔﻔﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ
ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻲ ﺗﻨﻬﺎﺕ ﮔﺬﺍﺷﺖ؟
ﮔﻔﺖ ﺧﻮﺩِ ﺗﻮ
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺰﺍﺭ ﺑﻴﺎﻡ ﭘﻴﺸﺖ
ﺧﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﭘﻴﺶ ﺗﻮﺍﻡ، ﺗﻮﮐﺠﺎﻳﯽ؟
خدایا !
فقط گیرِ یک "لایک" تو مانده ام!
تو که مرا بپسندی ،
دیگر چه باک از پیله های روزگار....
زندگی به من یاد داده
برای داشتن آرامش و آسایش
امروز را با خدا قدم بر دارم
و فردا را به او بسپارم ...
هیچ وقت از خودمون پرسیدیم قیمت یه روز زندگى چنده؟
ما که قیمت همه چیزو با پول میسنجیم تا حالا شده از خدا بپرسیم:
قیمت یه دست سالم چنده؟
یه چشم بى عیب چقدر مى ارزه؟
چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنیم؟
قیمت یه سلامتى فابریک چقدره؟
و خیلى سوال ها مثل این....
چیه...؟
خیلى خنده داره نه؟
اگه یه روزى فهمیدیم قیمت یه لیتر بارون چنده؟قیمت یه ساعت روشنایى خورشید چنده؟
چقدر باید بابت مکالمه رایگان با خدا پول پرداخت کنیم؟
یا اینکه چقدر بدیم تا بى منت نفسمون رو،با طراوت طبیعت پر کنیم....
تموم قشنگى هاى دنیا مال ما،مجانى مجانى
خدایا برای تمام نعمتهایت هزاران بار سپاس
خدا دوستت دارم..
پانوشت : چقدر دوستت دارم خدا....
اگر دعایت مستجاب نشد، برو و گوشه ای بنشین...
یک دل سیر گریه کن...
شاید لازم باشد میان گریه هایت بگویی :
« اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا»
خدایا! ببخش آن گناهانیم را که دعایم را حبس کرده است...
خدایا...
ببخش که یک عمر
عاشقانه هایم را
خرج این و آن کردم!
و به تو فقط یک مشت خمیازه و
کسلی و بی حوصلگی
تحویل دادم!
فرق ما این بود
تو نماز را ناز می خوانی و
من با ناز...!
همین شد که
نصیب تو شهادت شد
نصیب من یک دلِ تنگ . . .
خدا دوست دارد بنده اش بگوید: خدایا! غلط کردم.
دیدید وقتی بچه ی شما اشتباهی می کند ، می آید به شما
می گوید : من غلط کردم ؛ چقدر خوشتان می آید .
گریه می کند و اشک می ریزد ، که آقاجون !غلط کردم ، من
را نزن.
شما او را بغل می کنید و به خودتان می چسبانید و نوازش
می کنید.
شما بنده اید ، این طورید، آن وقت خدا!
فقط یک کلمه انسان بگوید : '' خدایا! ، نفهمیدم ، بد کردم ،
عمرم را به بطالت صرف کردم''
آیت الله مجتهدی ره
صدا میزند:
"یاکریم"ها را پَر بِدِه...
من اما تنها لب هایم را میگشایم: یا کریمُ.... یا کریمُ.... یا کریمُ...
آی واژگانم! پر بکشید به آسمان، سوی کریم...
شعاع مهربانیت را
روز به روز زیادتر کن ،
آنقدر که روزی بتوانی
همه را در آن جای دهی ،
آنوقت تا خدا فاصله ای نیست ..
آدم ها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی ؛
دوست بدار !
کاری که خدا با تو می کند ...
پانوشت : خدایا دوستت دارم...
آنقدر هوای حوصله ام سرد است ،
که انگشتان احساسم سِر شده است .
خدا جان ، دیگر توان خواستن ندارم ؛
امشب ، تو دعا کن . . .
من می گویم : آمین !
امشب برای رسیدن به آسمان نردبان لازم نیست،
دستت را که بلند کنی ستاره اینجاست
نگاهتان که آسمانی شد یاد ما را شهاب سنگی کنید
که گوشه ی کوچکی از آسمانتان را خط میزند
بعضی از آیات هستند
که وقتی اونا رو می خونم،
شرمنده ی خدا میشم..
مثل همین آیه ی
" الیس الله بکاف عبده " (الزمر، آیه ۳۶)
آیا خدا، برای بندگانش کافی نیست؟
خوش آمدی ماه خدا
بیا تا که با آمدنت
شاید
بیاید آن که سالها
روزه دار روی ماهش بوده ایم...
پانوشت : اللهم عجل لولیک الفرج
به خودم می گم :
اگر توانستی هر شب یک جزء
نشد ... نیم جزء
نشد ... یک حزب
نشد ... دو صفحه
نشد ... یک صفحه قرآن بخوان
اگر هم یک شب حال قرآن خواندن نداشتی
قرآن را بردار ، باز کن ، چند لحظه نگاه کن ، ببوس و بعد برو و بخواب
اما بی قرآن نمان ...
خدایی که در این نزدیکیست ....
گفتم : خسته ام !
گفت : از رحمت خدا ناامید نشوید . (زمر/۵۳)
گفتم : هیچکس نمیداند در دلم چه میگذرد!
گفت : خدا حائل است میان انسان و قلبش . (أنفال/۲۶)
گفتم : کسی را ندارم !
گفت : ما از رگ گردن به تو نزدیکتریم . (ق/۱۶)
گفتم : گویا فراموشم کرده ای!
گفت : بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را ......
التماس دعا
و توفیق من جز به (یارى)خدا نیست.
ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻫﺮ ﮐﻠﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺯﺩ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻭ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ. ﻫﺮ
ﮐﺎﺭﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭ،ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﯽ . ﻫﻤﻪ ﻓﮑﺮ ﻭ ﺫﮐﺮﺕ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﺪ،ﻧﻪ ﺧﻮﺩ!
مسلّماً با (هر) سختی، آسانی است.﴿الشرح: ٦﴾
نور چشمم:
مطمئن باش پس از سختی گشایش است،
و پس از اشکهایت خنده،
و پس از اخمهایت لبخند،
لَا تَدْرِی لَعَلَّ اللَّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِکَ أَمْرًا ( الطلاق - 1 )
تو نمیدانی، شاید پروردگار، پس از این، وضعیت تازه پدید آورد.
خدایا کیفیت قلبی که به من دادی
اصلا خوب نیست
بی اجازه وابسته می شود
به راحتی میشکند
به سختی آرام میشود
به هیچ وجه تعمیر نمیشود
راستی محصولاتت ضمانت تعویض ندارند ؟؟؟
کاش می شد خدا را بوسید!
که از هر راهی که می آیم می رسم به خودت...
از راه که می آیم می رسم به مهربانی ات...به صبوری ات...به رفاقتت!
از بی راه که می آیم می رسم به قهاری ات...به اشدّ المعاقبینی ات...عزیزی ات!
یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلَاقِیهِ...(سوره انشقاق آیه ۶)
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، پس او را بپرست، و در عبادت او شکیبایى پیشه
کن، آیا همنام و همانندى بر او مى شناسى؟سوره مریم - 65
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا ﴿۶۵﴾
پروردگارا ...
داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم
چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.
خیلی به دلم نشست این حدیث :
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
خداوند بزرگ، به جـوان عبادت پیشه، نزد فرشتگان افتخار میکند، درحالى که
میفرماید: بنده ام را بنگرید! براى من، خواسته هاى نفس خود را کنار نهاده
است!
خدا نکند
که کسی
تحبس الدعاء
بشود .........
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاءَ
ﮔﺎﻫﯽ ﮔﺮﺩﺵ "ﭘﺮﮔﺎﺭ ﺗﻘﺪﯾﺮ" ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻨﯿﺸﯿﻨﯽ ﻭ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮐﻨﯽ ...
ﺍﻣﺎ "ﻣﺮﮐﺰ" ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ
"ﺩﻟﺖ ﻗﺮﺹ ﺑﺎﺷﺪ..."
ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﭽﺮﺧﺪ ...
"اللهم وَ من أرادَنی بِسوءٍ فَأرِده وَ من کادَنی فَکِده"
خدای من ،آنکه برایم بد خواست برایش بد بخواه و
آنکه مرا فریب داد فریبش بده...
"دعای کمیل"
از من تا خدا راهی نیست …
فاصله ایست به درازای من تا من !!!
و در این هیاهوی غریب ، من این من را نمیابم...
کَیْفَاَنْسیکَ وَلَمْ تَزَلْ ذاکِرى...
چگونه فراموشت کنم
وقتی تو شب و روز صدایم می کنی؟
خداوند عزوجل مى فرماید:
هیچ مخلوقى نیست که به غیر من پناه ببرد،
مگر این که دستش را از اسباب و ریسمان هاى آسمانها و زمین کوتاه کنم،
پس اگر از من بخواهد عطایش نکنم و اگر مرا بخواند جوابش ندهم.
روی پرده کعبه این آیه حک شده است :
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ و من . . .
هنوز و تا همیشه به همین یک آیه دلخوشم
” بندگانم را آگاه کن که من بخشنده ی مهربانم ! “
گاهی خدا ...
برویت همه ی درها را می بندد!!
زیباست اگر فکر کنی ...
آن بیرون هوا طوفانیست ...
و خدا دارد ازتو مراقبت می کند.!!
یَا حَافِـظَ مَنِ اسْتَحفَظَه
.
.
.
خدای من
در میآن این همه چشم...
نگاهِ تو
مرا بی نیاز می سازد
از هر نگآهی...
من مثل این گداها نیستم
که زنگ تمام خانه های کوچه را می زند
تا شاید یکی در را باز کند
من فقط درب خانۀ خودت
بست نشسته ام
"مهربان پروردگار من "
خداوندا به تو "پناه" می برم
از نفسی که "سیر" نمیشود
و از قلبی که "خاشع "نمیشود
و از علمی که "سودی "نمیدهد
و از نمازی که به فراز نرود، و از دعایی که شنیده نشود...
اللهـم إنّـی اعوذُ بکَ مِن نَـفـس ٍ لاتَـشـبَـع، و مِـن قـلـبٍ لایَـخـشَـع، و مِـن عِـلـم ٍ لایَـنـفَـع، و مِـن صَـلـوةٍ لاتُـرفَـع، و مِـن دعـاءٍ لایُـسـمَـع.
یه لحظه گوش کن خدا!
جدی میگم.
نه بچه بازیه نه ادا اطوار...
اینطوره دنیا...
حال خیلی ها خوب نیست.
نوروز هم رسیده
یه دستی به زندگیشون بکش ..لطفا!
اگر در همان الله اکبر شخص متوجه باشد که دارد چه کار می کند
دیگر لازم نیست که تا آخر نماز خیلی زحمت بکشد
به آن مقدار از نماز که دست خودتان است توجه کنید
بقیه نماز را خدا خودش درست می کند.
آیت الله محمد تقی بهجت "ره"
" وَمَا خَلَقْت الْجِنّ وَالْإِنْس إِلَّا لِیَعْبُدُونِ "
خدایا!
ببخش برنامه هایت را بهم زدم...
فَهُوَ حَسبُه که می خوانم
انگار کسی دستی به قلبم می کشد
و من آرام می شوم
انگار کسی می گوید :
" خیالت راحت ! من هستم "
"خـــــــــــــــــــدا"
هیچ کودکی نگران
وعده بعدی غذایش نیست؛
زیرا ب مهربانی مادرش ایمان دارد؛
ای کاش من هم مثل او
به خدایم ایمان داشتم . . .
آیت الله بهجت
چه خوب می شد
یه روزی از همین روزا
خدا میومد بوسم میکرد و میگفت :
همه سختی های این مدت "شوخی" بود
میخواستم ببینم جنبه داری یا نه !
خدایا میشه.......؟؟؟
نمیدانم چه "رمزی" است
در هوای حرم
که "نفس" هایش
خاطرات سفر را یاد آور می سازد .
امروز بعد از یک سال
دوباره :
اینو(+)گوش دادم
فراز های دعای جوشن کبیر
یادم افتاد!
پانوشت: خوبه آدم چیزی رو که گوش میده یاد "خدا "در ذهن اش بیاد....
یه لحظه گوش کن خدا…..
جدی میگم!!
نه بچه بازیه ،نه ادا اطوار…
اینور دنیا
حال ” خیلیا ” اصلا خوب نیست…..
یه دستی به زندگیشون بکش لطفا!
ممنون میشم...
سینه ام خسته ی آه است الهی العفو
دعوتنی الیک...
مرا خوانده ای !
استجب لکم...
تا اجابت کنی مرا !
الیه راجعون..به آغوشت برمیگردم..
"دلگیر نباش"
دلت که "گیر" باشد رها نمی شوی...
یادت باشد خداوند بندگان خویش را "با انچه بدان دلبسته اند می آزماید..."
کاش من ،همه بودم...
باهمه ی دهان ها ترا صدا می زدم...
کفش های ماه را به پا کرده ام...
دوباره عازم توام...
تا بوی زلف یاردر آبادی من است...
هرلب که خنده ای کند...
از شادی من است...
زندگی باتوست...
زندگی همین حالاست...
پانوشت:
دیشب خدا رو دیدم...
گوشه ای آرام میگریست...
من هم کنارش رفتم و گریستم...
هر دو یک درد داشتیم ...
" آدم ها...."
پانوشت:عجب از آدمایی، که نشانههایت را میبینند و انکارت میکند ...و عجب از تو که انکارشان را میبینی و مهربانی میکنی . . .
هدیه: علامه طباطبایی (ره):«ممکن است انسان گاهی از خدا غافل شود و خدا یک تب سخت خطرناک چهل روزه به او بدهد،برای این که یک بار از ته دل بگوید: یا الله».
شدم آواره در این دنیای خیالی
به دنبال ان کس که مرا درک کند
غافل از اینکه آن کسی که به دنبالش بودم
همان خدا بود که در وجودم بود
دوستش دارم
بزرگیش را،
سکوتش را،
عظمتش را،
اُبهتش را،
تنهاییش را،
حکمتش را،
صبرش را،
و بودنش عادتیست مثل نفس کشیدن!
خدا را میگویم...
خدایا
بگذار گوش هایم سنگین بمانند !
سمعک را می خواهم چکار ؟
وقتی شنیدنی های این دنیا
یا دروغ اند یا گناه . . .
خوشبختی
همون لحظه ایست
که احساس می کنی
`خداوند`
کنارت نشسته
و تو به احترامش
از گناه فاصله می گیری...
کوچکتر که بودم...
فکر میکردم باران اشک خداست!
ولی مگه خدا هم گریه میکنه؟چرا باید دل خدا بگیره؟؟؟
دوست داشتم زیر باران قدم بزنم
تا بوی خدارو حس کنم!!!!
اشک خدارا در یک کاسه جمع کنم تا هر وقت دلم گرفت
کمی بنوشم تا پاک و آسمانی شوم!!!
آسمان که خاکستری میشد دل من ابری میشد...
حس میکردم که آدمها دل خدارو شکستند!!!
ویا از یاد خدا غافل شدند
همه میگفتند باران رحمت خداست!!!
ولی حس کودکانه ی من میگفت:
خدا دلش از دست آدمها گرفته...
بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش
زیبا و زشتش پای توست
تقدیر را باور نکن
تصویر اگر زیبا نشد نقاش خوبی نیستی از نو دوباره رسم کن
تصویر را باور نکن
خالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفرید
پرواز کن تا آرزو زنجیر را باور نکن .
کارگردان زندگی من
یا یک بدل برایم پیدا کن
یا
برای همیشه cut کن...
به وجودت قسم... ،
این قسمت ها خیلی درد داره…!
پانوشت: یا ستار العیوب....
خدایا ...
اون دنیا وقتی داری گناه های یواشکیمونو نشون میدی
گریه های یواشکیمونو هم نشون بده
می خوام ببینم عکس العملت چیه...!
خدایا!!!
جای سوره ای به نام عشق
در قرآنت خالیست
که اینگونه آغاز گردد:
و قسم به روزی که قلبت را میشکنند
و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت....
چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته
اما خوندن صدها سطر از دری وری های وبلاگ ها آسونه!
اینطور نیست؟
دارید میخندید؟
دارید فکر میکنید؟
خنده دار تر اینه که یه لحظه به فکر فرو میریم و در کمتر از یک دقیقه فراموشش میکنیم....!!
وقتی مهربانی چون خدا داری ؛
ناامیدی چرا . . . ؟ ؟ ؟
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ
یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿زمر/ ٥٣﴾
بگو ای بندگان من که بر خود زیاده روی روا داشتید از رحمت خدا نا امید نشوید در حقیقت خداوند تمام گناهان را می امرزد که او خود امرزنده و
مهربان است .
خدایا خسته ام...
کمی مرا باور کن...
خسته ام همانند قاصدک های بی کس...
به دنبال توام...
آری تمام شد.
ماندیم با خاطراتی از آدم شدن
خلوتی که هیچ اثری از غیر نبود و...
و امروز ما که کم کم،کم شدنمان را احساس می کنیم و...
واای باز هم ...
می بینی چه بد دردیه یتیمی و بی صاحبی.
خوش بحال اصحاب ائمه(ع)که برای روزای کم آوردنشون می دونستند باید کجا برند؟
اصلا،خوش بحال همه اونایی که در زمان ائمه(ع)زندگی کردند،حتی بداشون که
لااقل در همه عمرشون،یکبار هم که شده فهمیدند لذت درک معصوم(ع)یعنی چی؟نه
مثل ما انسان های مناسبتی که...
آقا،مولاو ارباب(عج)،خیلی دلمون تنگه
حجت الاسلام والمسلمین حاج وحید آقازاده
و مرا غیر تو دلداری نیست !
یا اَنیسَ اَلقُلوب ...
خبرت هست که غیر از تو مرا یاری نیست...؟
دل نوشت : خدایا ... حاشا ... کِه اگر بسوزانی ام .. همه را خواهم گفت ... از عشق بازی نهانمان!
خدایا!
خروج از ماه مبارک را برای ما
مقارن با خروج از تمامی گناهان قرار بده...
پانوشت: بچه های مقر موعود بهترین جمله هاتون رو زیر این مطلب بنویسید....اولین رو من مینویستم:
+چه طولانی میشود این روزها , این نقطه چین ها تا به تو ...هر روز انگار کفاره ی یک گناه است !چه غوغایی به راه انداخته ام ...راستی ..دوریت ...کفاره ی کدام گناهم است........؟ربنا آتنا کربلا کربلا کربلا کربلا
خدایا بارها دقیقاً همانجایی دستم را گرفتی
که می توانستی مچم را بگیری !
امروز را به امید آنکه در آغوشم بگیری ، آغاز کردم
بسم الله ....
حال این روزهایم
یکسره شبیه همان تکه ی پرمعنا و به یاد ماندنی
فیلم "طلا و مس" است ...
همان لحظه ای که
آقا سید غمگین تر و نا امید تر از همیشه ...
پشت دار قالی نشسته بود
و هر رج که می زد زیر لب زمزمه می کرد:
الهی وَ رَبّی مَن لی غَیرُک ...
اَسئَلُه کَشفَ ضَری و النظُر فی اَمری ...
انگار " خدا " در " صدایت" " کدئین " تزریق کرده ،
با من که حرف میزنی دردهایم را تسکین میدهی
"قرآن"
خدایا امروز را مهمان من باش…
به یک فنجان قهوه ی تلخ…
وقتش رسیده طعم دنیایت را بدانی…
بوی ناب بهشت می دهد همهٔ نام های
قشنگ تو ...می گذارمشان روی زخم های *د ل م* ...
گفته بودی * اَلجَـبّار *
یعنی کسی که جبران می کند همهٔ شکستگی های دلت را ...
گفته بودی * الشّافی *
یعنی کسی که شفا می دهد تمام زخم های عمیق و نا علاج را ...
*هوای دلم سبک می شود با زمزمهٔ نام های زیبایت*
پانوشت : آخ دارم میترکم از این این غمی که رو دلم نشسته!! دو تا از شبهای قدر رو از دست دادیم به خاطر دو سه نفر ...لا اله الله....تا سال بعد فکر کنم تو حسرت این دو تا شب میمونم....
*دلتنگ شب قـــــــــــــــــــدر ام خـــــــــــــــــــدا*
خدایا
خیلی این چند روز
زحمت کشیدی...
تمام تلاشت را کردی!
اما خب انگار قسمت نبود
مابرگردیم!!
خدایا
دیگر بس است
بیا و اینقدر خودت را اذیت نکن
این دستگاه ها را قطع کن
آن کپسول اکسیژن معنویت را هم...
مرگ من،مرگ مغزی است...
شوک شبهای قدر هم
جواب نداد!
سخت است حرفت را نفهمند
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند
حالا می فهمم
که خدا چه زجری می کشد
وقتی این همه آدم، حرفش را که نفهمیده اند، هیج
اشتباهی هم فهمیده اند...
احساس میکنم وقتی می نویسم
خدا چشمانش را میگیرد...
وقتی میخوانم گوش هایش را...
صادقانه بگویم
فکر میکنم
خدا هم از سادگی من
و حرف های تکراری ام
خسته شده است!!
این سحر هم ذکر "دوستت دارم" را برداشته ام، دانه دانه...
هر سحر می شمارم نعمت هایی که با آن فهمیده ام، تو دوستم داری...
و بگو چگونه شکر بگذارم این همه عشقی که در شمار هم نمی توان آورد؟
فقط در دل سحرت امده ام بگویم: دوستت دارم، خــــــــدا...
همین.
منم پروردگارا آن کسى که در خلوت از تو شرم نکردم
و در آشکارا هم رعایت تو را نکردم منم صاحب مصیبتها و ماجراهاى بزرگ منم
کسى که بر آقاى خود دلیرى کرده منم کسى که نافرمانى برپادارنده آسمانها را کرده ام منم کسى که
براى نافرمانیهاى بزرگى که کرده ام رشوه داده ام منم آن کسى که هرگاه نوید گناهى رابه من مى دادند بسویش شتابان
مى رفتم منم که مهلتم دادى ولى من به خود نیامدم ....
دعای ابوحمزه ثمالی
پانوشت : آخ دلم لک زده برا شب قدر ...چقدر حرف واسه گفتن دارم ""خــــــــــــــــــدا"ــــ.....
خداوندا؛
خط و نشان دوزخت را برایم نکش!
که جهنم تر از نبودنت جایی را سراغ ندارم...!!
لا اله الا الله
رنج عشق های کوچک را
فقط با عشق های بزرگ «عشق به خدا»
می توان سبک کرد!
"حجت الاسلام وحید حاج آقازاده"
خدایا خیلی هایمان فقیریم...
در ایمان
در اخلاق
در اعتقادات
در اراده
در اندیشه
در عمل
اللَّهم سُدَّ فَقرِنا بِغِناک...
گفتی که نازل می کنی آرامش را بر قلب مومنان
گیرم که مومن نباشم
اما بنده ی تو که هستم
می شود بر دل من نیز نازل کنی...؟!
هو الذی أنزل السّکینة علی قلوب المؤمنین ( سوره فتح، آیه 4 )
چه کسی می گوید
جاذبه رو به زمین است ؟؟؟
من کسانی را دیدم
که فارغ از هر کششی رفته اند تا بالا ، تا اوج …
آری ؛ جاذبه رو به خداست !!!
خدایا ....
اگه یه روز فراموش کردم خدای بزرگی دارم ؛
تو فراموش نکن که بنده کوچیکی داری !
با نوازشی و یا شاید تلنگری آرام وجودت را ،
همراهیت را ؛
مهربانی و بزرگی ات را برایم یاداوری کن ... !!
أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ .
خدا حائل هست بین
انسان و قلبش!. (انفال/24)
تویی که از همه زندگیت
خسته شده ایی ؛
بخوان :
الا بذکر الله تطمئن القلوب...
فقط تویی که
مرا
نشانم میدهی ..."
و من
نمیدانم چه کنم اگر ...
"الهی و سیدی اِن کُنتَ لا تَغفِرُ اِلاّ لِاولیائک و اهلِ طاعتک،
فَاِلی مَن یفزعُ المذنبون ... !
.
.
در باند عبودیت خدا
آنقدر باید بدوی تا
پرواز کنی
اگر میخوای شهید شوی
باید نمره 20 بگیری ...!!
حاج حسین یکتا
وَقَالَ رَبُّکمُ ادعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ
خدایا ؟
با زبان نه !
با دلم , با این دل شکسته میخوانمت
اجابت نمیکنی .........................!!!؟!
پانوشت : وقتی ربنای خیلی زیبای حامد زمانی عزیز رو امروز گوش کردم فهمیدم به نظر من این ربنا، در جواب ربنای اون خودفروش هست و حامد یه جورایی می خواد به اون خودفروش (شجریان)بگه نسل ربناگویان به تو ختم نمیشه لطفا شما هم نظر بدید!!؟
ماه خدا رسید ...
در این ماه
اگر بالی برای پریدن مانده باشد
رسیدن به خدا کار ندارد...
!!
--------
پانوشت :
--------
باید از پس خودمان بر بیاییم فقط!
اَعُوذُ بِاللّه مِن نَفسی مِن نَفسی مِن نَفسی..
.
در این هوای خالی از شیطان ،
باید نفس های عمیق کشید
و زیر لب زمزمه کرد :
الهی العفو....
از ما، عمل چندانی نخواسته اند!
مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است!
تقوا یعنی "عمل گناه را مرتکب نشدن!
همه میپرسند چه کار کنیم؟
من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟
و پاسخ اینست:
گناه نکنید.
شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گناه نکردن " است
آیت الله بهجت (ره)
توی انباری،
کتاب ریاضی چهارم دبستانم را پیدا کردم.
صفحه اولش با دستخط بچه گانه نوشته ام:
خدایا بیس بشم !!
پانوشت: خدایا بیس شدم؟!
سلام به روی ماهت رمضان
سلام به شبهای صمیمی و روزهای مهربانت
که صدای بال فرشته ها را بیشتر از همیشه بر جانمان می نشاند
به سحر هایی که دست های پر از دعای فرج
تا آسمان بالا می روند
و تمام التماس شان
العجـــــل می شود
چه خوب شد آمدی رمضان
هر چه رنگ و بوی خدایی نگیرد
بوی گندش بلند می شود
--------
تمام مشکلات ما از اینجا آب میخورد!!
ای ماه محبوب خدا!
دگربارآمدی تامرا یادآورشوی که تنها تسلیم او باشم
که اگرچنین باشد هرگز تسلیم غیرنخواهم شد!
پانوشت:دستهای خالی من دخیل دل پاکتان مرا در آخرین ساعات شعبان ، نه به بهای لیاقت بلکه به رسم رفاقت اول "حلال" و بعد هم "دعا" کنید!!
مساحت خلوتم را پر کن...
خدا..!!
فرقی نمیکند
عمودی یا افقی...
همین که ضلعی از
چهار دیواریم باشی , کافیست...!
خدا پرسید میخوری یا میبری؟
و من گرسنه پاسخ دادم میخورم
چه میدانستم لذت ها را می برند،
حسرتها را می خورند … ؟
حسین پناهی
آدمی به خودی خود نمی افتد !
اگر بیفتد ,
از همان سمتی می افتد ,
که به " خدا " تکیه نکرده است !!!
جیب های دلم را می گردم؛
مبادا چیزی گم کرده باشم؛
آه خدا، خویش را؛
و مهم تر از همه، تو را ...
انی سلم لمن سالمکم
دارم سعی می کنم لااقل از آن "
بد" هایی باشم
که " خوب" ها را دوست دارند.!
" اللهمَّ ارزقنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ "....
خدایا!
به دل نگیر اگر گاهی
"زبانم" از شکرت باز می ایستد !
تقصیری ندارد...
…" قاصر " است
کم می آورد در برابر بزرگی ات...
لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت!
در دلم اما همیشه...
ذکر خیرت جاریست...
دلنوشت:من برای بندگی تو هزار ویک دلیل می خواهم..ممنونم که بی چون وچرا برایم خدایی می کنی..
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ
فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا
کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا
شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ
تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ
خواندم و خواندم ....
تارسیدم
به آخرش: یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ
وخداوند هرکه را بخواهد به سوی نور هدایت میکند...!
خــــــــــــــدایا
انتخاب واحد دنیا را که خودت برایمان انجام دادی!
کاش لااقل سیستم حذف و اضافه ای نازل میکردی.
خیلی از واحد ها را باید حذف کنم!
ایـن وصله ها ،
** نا امیدی **
بـه ما " ن م ی چ س ب د " !
+ من هنوز امید وارم
خدای من !
تنهایی چه تلخ بود ، اگرحضور شیرین تو نبود؟
« تنها، کسی است که از داشتن تو محروم است! »
روزی،
تمام روستایی ها تصمیم گرفتند،
تا برای بارش باران دعا کنند
در روزی که برای دعا همگی دور هم جمع شدند،
تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت!!
«این یعنی ایمان»
پانوشت:امروز "یکی" از بهترین روزهای زندگی ام بود.....خدایا برا همه چیز ات "شکر"
دلم که می گیرد ...
کودک می شوم!
کفش هایم تا به تا می شوند!
دستانی میخواهم آرامم کند!
بهانه گیر می شوم!
نق می زنم که این را میخواهم ....
که آن را میخواهم ...
ولی هیچ کس نمیداند که ...
من، فقط خدا را می خواهم!
ﻣﺸﻜﻞ ﺍﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻳﻚ " ﺁﺩﻡ "
ﺑﻪ " ﺁﺩﻡ " ﺩﻳﮕﺮﻱ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ...
ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ،ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺍﺳﺖ
پانوشت: کمی خدا را دریابیم....خدا هنوز منتظر ماست که برگردیم!
خدایا
این دلتنگی های ما را
هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند
به باران رحمتت!
یا حبیبَ من لا حبیبَ له ...
ای آنکه همیشه " دوستم " بودی ;
فقط خواستم صدایت کنم , همین !
پانوشت: بقیه حرف ها بماند سر نماز....
یه روز میاد که از ما می پرسند : عمر خود را چگونه گذرانده اید؟
امیدوارم جوابمان این نباشه که :
به نام خدا ،
متاسفانه بدون یاد خدا ...
نه اینکه زانو زده باشم ،
نه ؛
فقط بی کسی
کمی سنگین است،
همین !!
پانوشت: خداوندا ! خسته ام از فصل سرد گناه...دلتنگ روزهای پاکم ,بارانی بفرست،چتر گناه را مدتی است دور انداخته ام
عجل علی ظهورک
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و قَلیلٌ مِن عبادیَ الشّکور (سبا/ 13)
"و تعداد کمى از بندگان من سپاسگزارند "
پانوشت:
+ شِکَرِ شُکر رو با خودت داشته باش تا کام تلخت همیشه شیرین باشه