هیچی…
مثل یک عطر آشنا
عمق فاجعه رو نمی کوبه
تو مغزت…!!!
پانوشت: تو آنسوی ریل ...من این سو هر بار که دستم را بسویت دراز کردم قطاری از میان ما رد شد !