خدایا...
راه نجاتی بفرس...
که در این دنیای پْست غرق نشویم..
خدایا..دلم تنگه برای فکه"شلمچه"دوکوهه"فاو...خدایا...!!
پانوشت : دلگیرم از هادی زندیه ...! برای اینکه رفیق نیمه راه بود....خودش رو راهی شلمچه کرد و منو تنها گذاشت...قرارمون این نبود!:((
شهر باشد برای پارتی های شبانه و قرارهای فیس بوکی! برای مانتوهای کوتاه و تی شرتهای بدن نما! شلمچه
هم باشد برای ما.... کاش می شد شلمچه را به تعداد شهرهایمان تکثیر
کنیم.... کاش می
شد ... دوست دارم دوباره برگردم روی آن خاکهای عشق اندود ...معصیت می چکد ز
بام غروب، پیش این مردم گناه آلود... دل من تنگ می شود اینجا، ای شلمچه
مرا، مرا دریاب یا ز طوفان شب رهایی ده، شهر من را که می رود در خواب
......!
توسل نوشت: عباس جان(" شهید بابایی") به تو که عاشقتم میگویم " راه رفتن رو برایم باز کن"
امسال حسابی دلتنگیم و دلتنگ تر می شویم ......
التماس دعا