پروانه ی من
در تاری افتاده
که عنکبوت آن سیر است !!!
نه می تواند بمیرد
نه می تواند پرواز کند . . .
پانوشت:گاهی امید بی نشان است...در اوج نابودی احساس...مثل پروانه مینشیند بر دستانت...
+ م . خ :جا برای من گنجشک زیاد است ولی..به درختان خیابان تو عادت دارم..