برای من این ساعتها جور خاصی می گذرند !
نمیدانی هیچکس نمیداند .
پشت نبودنهای تو زمان چه بی رحمانه نبضش میزند
تیک تیک نیست بعد از تو هیچ چیز آنقدر تکان دهنده نیست .
که حالیام شود تو هرگز نبوده ای تمرین تحملی کشنده است
نیت فراموش کردن هزار بار تکرار می کنم
نبود نبود باز یک نفر در درونم لج میکند
دلش میخواهد که تو بوده باشی
خدااای من !!!! حتی نوشتنش هم غمگین ترم میکند
تو ... دیگر ... نیستی..