- ببخشید میشه ازتون بپرسم یه خانوم جوون،3 نیمه شب
تو این هوای سرد...کنار خیابون چیکار میکنه؟
-منم میتونم ازتون سوال کنم یه آقای جوون،3 نیمه شب
برا چی توی خیابونا پرسه میزنه؟
- خدمت شما عارضم که ... این آقا اومده یکی از دوستاشو از آسایشگا ببره خونه
-خب این خانوم جوونم! ... اومده کنار خیابون که شوهرشو ببینه
- تو دست بر نمیداری از این کارات؟
-چرا دست بر دارم؟؟؟ مگه دیوونم؟؟؟
- آره بخدا... دیوونه ای
ا-گه این دیوونگیه! خدا ایشالا همه رو دیوونه کنه ... تا مث من کیف کنن
- کدوم کیف پروانه؟؟؟ بابا برو شوهر کن
-شوهر؟؟؟ ... مگه ندارم؟؟؟ به این ماهی ...
- خودتو تو آیینه دیدی؟ داره رنگ و آبت برمیگرده هااا.... پس فردا دیگه شوهر گیرت نمیادااا ...
-یه شوهر گیرم اومده ... برا هر دو دنیام بسه
- چرا نمیخوای قبول کنی پرووانه؟ ... تو فعلا تو این دنیایی ...
-باید ازدواج کنی ... بچه دار بشی ... بچه هاتو عروس کنی ... نوه دار بشی ...
مثل همه کیف کنی از این چیزا ...
-من ... همه این کیفارو با دیدن تو میبرم...اونم چه کیفی ...
- حتی به قیمت اینکه در و همسایه و برادر خواهرات به چشم یه دیوونه بهت نگاه کنن؟...
-نگاه دیگران برام مهم نیست ... فقط نگاه منتظر تو برام مهمه ...
که تو دروازه اون دنیا چشم انتظارم نشستی ....
خدا نکشتت مرتضی... چه نگاهی داری تو ...
- لااله الا الله
بچه ها منتظرن ... اجازه مرخصی میدی؟
-دوستت دارم ... قد همه آسمونا ...
- ما بیشتر ... خدافظ
یه خرج هایی واسه این مسافر خونه میکنند که باهاش میتونند همه بهشت رو بخرند!!!
این دو تیکه واسم خیلی زیبا بود...
شوخی: میگم ابراهیم این موتور ها هم بهشتی بودند؟:D اگه نبودند مال کی بود؟ تو بهشت هم از این موتور ها هست؟!!