چقدر دلم یک لحظه گرفت
یاد تو افتادم
یاد اون همه مهربانی هات
بالام جان گفتن هات
یاد تو
خان ننه
پانوشت:
داشتم کشمش می خوردم یاد تو افتادم همیشه وقتی می آمد خونه ما توی جیبش برایمان کشمش می آورد! خدا رحمتش کنه جاش توبهشت هست یقینا"...دوستان خوبم قدر مادربزرگ هاتون رو بدونید.
برای آدمی کافی ست
با هر دلتنگی به امتحان کشیده شدن؛
دلتنگی برای یک شهر،
دلتنگی برای یک صدا،
حتی دلتنگی برای یک نفس...