magar
مقرموعود
طبقه بندی موضوعی
پیوندها

Instagram

۲۵۰ مطلب با موضوع «کمی خدا» ثبت شده است

یا من لا له ...

ای آنکه همیشه " " بودی ;

فقط خواستم کنم , !

پانوشت: بقیه حرف ها بماند سر نماز....

یه روز میاد که از ما می پرسند : عمر خود را چگونه گذرانده اید؟

امیدوارم جوابمان این نباشه که :

به نام خدا ،

متاسفانه بدون یاد خدا ...



نه اینکه زانو زده باشم ،

نه ؛

فقط بی کسی

کمی سنگین است،

همین !!

پانوشت: خداوندا ! خسته ام از فصل سرد گناه...دلتنگ روزهای پاکم ,بارانی بفرست،چتر گناه را مدتی است دور انداخته ام

عجل علی ظهورک

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و قَلیلٌ مِن عبادیَ الشّکور (سبا/ 13)

"و تعداد کمى از بندگان من سپاسگزارند "



پانوشت:
+ شِکَرِ شُکر رو با خودت داشته باش تا کام تلخت همیشه شیرین باشه

خدایا…

کاش اعتراف کنی

… جهنمی در کار نیست…

برای ما همین روزهای برزخی زمینی کافیست.

نسیم،

دانه را ازدوش مورچه انداخت،

مورچه دوباره بردوشش گذاشت

وبه خداگفت :

گاهی یادم میرودکه هستی 

کاش بیشترنسیم میوزید... !

"ارسالی از سردارمقنیان"


این بارم دوستان چیزی بنویسن زیر این عکس:

بسم الله:

(خودم): برای "خود" زندگی کردن عاقبتش همین افسردگی است! بیا برای "خدا" زندگی کنیم

اون دنیا

اگه خواستی

یواشکی مون رو نشون بدی,

های یواشکی مون

رو هم نشون بده...!

اگر داری تحمل کن...

 روی هم که تلنبار شد

دیگر نمیفهمی

کدام درد از کجاست...

 کم کم خودش...

بی حس میشود!

انسان ها را بدون اینکه

به وجودشان نیاز داشته باشی ،

دوست بدار ؛

کاری که خدا با تو می کند

افسوس که هر کس را به تو فرستادم

تا به تو بگویم دوستت دارم

و راهی پیش پایت بگذارم ، او را بـه سُخره گرفتی . . .


" یس - 30 "

آهای دنیا !

کلاف سردرگم یادهایت

که این چنین در لا به لای تار و پود اندیشه هایم گره خورده است ،

کلافه ام کرده ...

پس بگیر از من این یادهای پریشان را !

اعوذ باالله من شر النفسی 

اعوذ باالله من همزات الشیاطین ...

...

آغوشت را امروز به من می دهی ؟

برای گفتن چیزی ندارم!.

اما برایِ شنیدن حرفهایِ تو گوش بسیار

می شود من بغض کنم تو بگویی :

"مگر من خدایت نیستم که تو اینگونه بغض کردی؟!"

می شود من بگویم "خدایا "

تو بگویی : جانِ دل . .

می شود بیایی ؟ تمنا می کنم ...

My God
I think the last story
These days
Leave a Tip!

....Tired

خدایا….

اینقدر تو خودم ریختم ،

که از سرمم گـذشت

دارم غرق میشم ....…

دستت کجاست!!!

جاذبه ی سیب ،آدم را به زمین زد...
جاذبه ی زمین،سیب را...
فرقی نمیکند؛
سقوط! سرنوشتِ دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست...
به جاذبه ای می اندیشم که پروازم می دهد:
...خـدا...

ترس من از آخرت،
دیدن دوباره
مردم دنیاست.......

چه سخت است!
 صبوری در برابر حکمتت!
تو میدانی و ما نمیدانیم ... یا رب ...

از آن بالا

از نگاه تو


تنها یک نقطه کوچکم ؛


و ببین که چه بیخود


بزرگی میکنم برای خودم ...!

گوش های خدا
پرازآرزوست،
ودستهایش پرازمعجزه !
آرزویی بکن شاید
کوچکترین معجزه اش
 بزرگترین آرزوی توباشد!


[ اذکرونی، اذکرکم ]

اینکه هنوز

دلتنگ تو می شوم،

یعنی هنوز دوستم داری...


وقتی خدا بخواد

بزرگی ِ آدمی رو اندازه بگیره؛

متر رو به جایِ قدِّش ،

دُور ِ می گیره..!

بهشت نمیخواهم .....

اتاقکی میخواهم بدون سقف در کنارتو ..........

که در هر لحظه بتوانم چشم درچشم تمنایت کنم.......

حرفهایت چه به دل مینشیند خدا....

کاش خدا

توزندگی

 مثل
داورفوتبال بود!!!!

 وقتی زمین میخوردی

وزخمی میشدی

میومدبالا سرت

ومی پرسیدمیتونی ادامه بدی؟؟!!

پانوشت:
از تنهایی من که می گذری گوشهایت را بگیر و چشمهایت راببند اینجا سکوت ، آدم را کر و بی همزبانی ، آدم را دیوانـه می کند

خودی که به درد خدا نخورد، بی‌خود است!!

خدا را در شکستن اراده ها دیدم

خود را خط می زنم،

تا هر چه هست خدا باشد

«و من یتوکل علی الله، فهُوَ حسبُه»


{همین که خدا هست، کافیست}

آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند

امــا نه وقتی که در میانشان هستی ، نـه !!!


آنجا که در میان خاک خوابیدی ، “سنگِ تمام” را می گذارند و می روند …

خطا از من است،می دانم
از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبـد

اما به دیگران هم دلسپرده ام

از من که سالهاست گفته ام” ایاک نستعین

اما به دیگران هم تکیه کرده ام

اما رهایم نکن

بیش از همیشه دلتنگم

به اندازه ی تمام روزهای نبودنم

وتوسلنا بک الی الله
وقدمناک بین یدی حاجاتنا


خدایا انگار دعای توسل ام هم
به گوش ات نمیرسد!!
این را از برآورده نشدن حاجتم فهمیدم...

هیچ دقت کردی !

خدا تا به حال چند بار

دستمونو گرفته ؟؟؟

 در حالی که میتونست ؛

مُچمونو بگیره ؟!

تنها دل خوشی ام

همین قرآن کوچک

کنار طاقچه است...

که می گوید:

خــــدا بزرگ است...

بزرگ است...

بزرگــــــ

کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،

سفری بی همراه گم شدن تا ته تنهایی محض،

یار تنهایی من با من گفت: هر کجا لرزیدی،

از سفرترسیدی، تو بگو، از ته دل من خدا را دارم..

یوسف می دانست تمام درها بسته هستند

اما بخاطرخدا
به سوی درهای بسته دوید و

تمام درها برایش بازشد…

اگر تمام درهای دنیا هم برویت بسته بود

بدو

چون خدای تو و یوسف یکیست.

همراهی خدا با انسان

مثل نفس کشیدن است

آرام

بی صدا

و همیشگی ! 


پانوشت: عمق نگرانی های ما... فاصله ی ما از خدا را نشان می دهد !

اتقوالله و اطیعونی  یعنی

بخاطر خدا دستت رو بده به من!

 

استاد پناهیان سمت خدا

منتظــر..


خــــدآحـــآفظـــــى "مـــن" نبــــآش !

"مـــن" ؛


هـــــر کهــ رآ


بهــ خـــدآ سپــــردم


دیگـــــر پس نیـــــآورد…!

دلـــت کـه گـرفــت، دیگر مـنـتِ زمیـــن را نــکـش!

راهِ آسمـان بـاز است... پر بکش!

او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را می‌خواند..؟

اگر هیچکس نیست، خدا که هست

"ارسالی از دوستان"



صدای باران زیبا ترین ترانه ی ”خداست

که طنینش زندگی را برای ما زیبا تر می کند

نکند فقط به گل آلودی کفش هایمان بیندیشیم . . .

ایوب را صدا کن تا رد این همه دندان را از روی جگرم پاک کند

گفتی: اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست...

حالا مدت هاست من تنهاترین ام و گویی خدا پنهان می کند خود را پسِ این همه تنهایی...!


بِاللهِ اعتَصَمتُ و بِاللهِ اَثقُ وَ عَلَی اللهِ اَتَوَکَّل...

یادت هست؟"اِنَّ مَعَ العُسر ِ یُسراً" رو، که خودت گفتی...!

چیز زیادی که نخواسته بودیم
نه غار خواسته بودیم که عنکبوت را فرمان دهی جلویش تار بتند
نه گلستان شدن آتش خواسته بودیم
نه این که دست مان نور دهد
نه این که عصای مان مار شود
فقط خواسته بودیم با ما باشی
هستی؟


 بِاللهِ اعتَصَمتُ و بِاللهِ اَثقُ وَ عَلَی اللهِ اَتَوَکَّل...   
الهی،

آزمودم تا شکم دایر است، دل بایر است.


((یا مَن یُحیی الأرض المیتة))


دلِ دایرم ده!{-35-}

پانوشت :

خدایا!!

من به عنوان بنده حاجتم را گفتم امیدوارم اگر قرار به برآورده نشدنش هست از حکمت تو باشد نه بی لیاقتی من ...


خدایا

این عذاب وجدان را

انداخته ایی به جانم...

باشد بیا می خواهم اعتراف کنم...

اما فقط پیش خودت

تونل ها راست میگویند

راه است !

 حتی از دلِ سنگ!

" آنجا که راه نیست

 خداوند راه را می گشاید... "

وَلَا تَکُـونُـوا کَالَّذِیـنَ نَسُـوا اللَّهَ فَأَنسَــاهُـمْ أَنفُسَـهُـمْ (حشر ، 19)

چون کسانی نباشید

که خدا را فراموش کردند

پس خدا خودشان را از یادشان برد

"و اینگــونه بـود که ما خــــود را از یاد بردیــــــــم ..."

یَسئلونَک عَنِ السّاعة أیّانَ مُرسَهَا 42
فیم انتَ من ذِکراها 43
الی ربکَ مُنتَهَهَا 44

نازعات

اینکه هی بپرسی دنیا کی تموم میشه،چی بدست میاری؟
تو رو چه به اینکه بخوای درباره ش هی سوال کنی؟ چه کار بیهوده ای . . .
هیچ کسی علمی درباره ش نداره ، الا هو . . .

در پس هر واژه ای
خداوند در انتظار چشمان بصیر توست
تا پرده را از میان برداری
و عاشقانه او را بخوانی .
إقراء باسم ربک الذی خلق ...

خدایا حواست هست

صدای هق هق گریه هام از همون

گلویی میاد که تو از رگش به من نزدیکتری؟؟

گفت این خدا خدا کردن های بلند؛

نشان ِ دوری ِ تو از من نیست که هو معکم این ما کنتم

فریاد ها معترف ِ دوری من است از تو

فدای غربتت، حضرت ِ قریب!

نشان عفوت چیست،

...نمی دانم!

ولی هر چه هست،

        بخشیده ای گویا،

           که زبان به العفو گشوده ایم ...

دیگر نمازهایمان هم

بوی خدا نمی دهد

چه برسد

وبلاگهایمان ...

گناه رفته در چشمم!

خدا دارد فوت می کند!

این اشک ها

بی دلیل نیست.

برای "خود" زندگی کردن

عاقبتش همین افسردگی است!

بیا برای "خدا" زندگی کنیم