تنها یک کلمه مرا آزار میدهد
حتی یک کلمه هم نمی شود !
تنها یک حرف مرا هرروز غمگین تر میکند
تنها
همان یک *ن*
که در ابتدای * بودنت *
نشسته است...! ...
حسین جان؛
″بازنده″ شدن حس بدی نیست،
اگر من...
با میل خودم دل بشما ″باخته″ باشم...
پانوشت : الحمدالله نوکر این خانواده ایم
دوست دارم بدون خجالت از کسی کمی درد دل کنم! هدف هم ذیق صدر دادن به مومنین نیست ....دوست دارم برسد به دست تو ... ای امام خوبیها! ما گناه می کنیم . در انظار هم گناه می کنیم . آرام آرام دارد قبح گناه می ریزد . زشتی غیبت و تهمت. خودم را می گویم. یک موقعی تذکر می دادیم که : ای بابا ! غیبت نکن ! حالا خدا طبق فرمایش صادق الائمه علیه السلام خودمان را به گناهانی که دیگران را از آن نهی می کردیم مبتلا می کند. بد دهانی ها داریم و شوخی های زیاد می کنیم.
نمازهایمان مثل روزنامه خواندن است با این تفاوت که در روزنامه خواندن گاهی توجه مان به عمق مطلب ! جلب می شود اما در نماز هیچ!
بی حجابی و بد حجابی در حال غوغاست و این مسئله در همه ی خانواده هایی که یک زمانی متدین و مذهبی بودند سرایت کرده . اینترنت گردی اکثر جوانا منجر به دیدن تصاویر غیراخلاقی یا نوشته های غیر اخلاقی می شود...
هر سال تعداد کمتری روزه ی مستحبی می گیریم. هر ساله اعتکافها زیادتر و معتکف کمتر می شود. کارمندها از ساعت کاری درآمد و حقوق حرام و شبهه ناک کسب می کنند. کارگرهای کم درآمد ، تقوا و امانتداری را فدای دخل و تصرف در اموال می کنند.
این اوضاع ملت شیعه است!
وای بر متولیانی که در جهت تعالی و اصلاح دین و معیشت ایتام آل محمد صلوات الله علیهم نکوشند ، این همه بلا و عذاب فقط ناشی از گناه مردم است ... اولیای الهی در حال پرکشیدن به اعلی علیین هستند و ما دنبال شرح حال نویسی و کرامت جویی و بزرگ کردن نفس مان هستیم!!! یاالله
کیست که در شبانه روز لااقل یک بار یاد صاحب اصلی کند . آن کسی که دائم در فکر ماست و دعایمان می کند!
دلم از خودم گرفته!
از اینکه با اعمال و اقوالم دائماْ در حال آزرده کردن و رنجاندن امامم هستم و خسته هم نمی شوم و خجالت هم نمی کشم!!! و عادت دائمی ام شده دلم گرفته . . .
چرا دل من با شما آشتی نمی شود ای حجت خدا ؟!
چرا با آنکه شما به من توجه می کنی اما من دور خودم می چرخم و در قیل و قال دنیای خودم درگیر مانده ام ؟!
چرا اینقدر گناه کرده ام که لوحه ی دلم سیاه شده و گاهی هم که گریه ای از سر دلتنگی می ریزم پاکش نمی کند ؟
چه چیزها آرزو می کردم و می خواستم و چه شد ؟!!!
ما آرزوهای بزرگ داشتیم اما عمل هم نداشتیم ، این حدیث نفس ها را هم اگر نکنم که اسم شیعه را باید از رویم برداری ای امام خوب!
پانوشت : از حلقه کمند تو لایمکن الفرار . . .
یک نفر گفت: امام رضا! «لا تَنسِنِی مِن الدّعا»، من را فراموش نکن از دعا.
آقا امام رضا (ع) فرمود: شما از کجا میدانی من شما را فراموش میکنم که نیاز بود تذکّر بدهی؟
گفت: آقا! ببخشید.
آقا فرمود که چرا گفتی ببخشید؟
گفت: خب شما من را فراموش نمیکنید از دعا. فرمود روی چه حسابی؟ حسابش را بگو.
گفت: آقا! شما شیعیانتان را دعا میکنید من هم جزء شیعیانتان هستم. خب پس حتماً برای من هم دعا میکنید.
آقا فرمود: نه، اینجوری نیست. وقتی تو دوست داری من برای تو دعا کنم، همان
لحظه من دستم را می برم بالا و با اسم برای تو دعا میکنم.
....
آقایان و بانوان محترم!
الان امام زمان (ع) نسبت به ما مثل امام رضا (ع) است یا نه؟
چرا شُل جواب میدهید؟ هست یا نیست؟
ما باور میکنیم که تا هوس کنیم آقا امام زمان دعایمان کنند همان موقع
حضرت دستشان را برده اند بالا دارند با اسم خصوصی برای ما دعا میکنند؟
میتوانیم این را باور کنیم؟
یا امام زمان (عج) برای ما دعا کن ...
"به نقل از حاج آقا پناهیان"
دلم برای یک نفر تنگ است…
میدانم نامش چیست…
ولی نمیدانم چه می کند …
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم…
رنگ موهایش را نمی دانم…
فقط میدانم که باید باشد و نیست!
اللهم عجل لولیک الفرج
آقا رداى سبز امامت مبارکت
پوشیدن لباس خلافت مبارکت
اى آخرین ذخیره زهرایى حسین
آغاز روز کارامامت مبارکت.
دعاى فرج فراموش نشود.
یک روز می افتد ؛
آن اتفاق خوب را می گویم ...
من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛
هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...
العجل العجل مولانا ....
از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام:
قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید
(وصیت نامه شهید مجید محمودی)
زندگی یعنی این
کافی ست خود را سر جاده برسانی...
و وقتی ماشینی کنار پایت آرام می ایستد
و شیشه را پایین می آورد
تنها بگویی:حرم...
لحظاتی بعد،گنبدی زرد
و دستی که ناخودآگاه به روی سینه رفته است
گویی می خواهد با زبان بی زبانی بگویید
جایت اینجاست آنجا چه می کنی!!!!
دلم گرفته آقا جون...بذار بیام.............
پانوشت : دوستان مقر موعودی هر کسی که این نوشته روی عکس رو کامل خوند یک نظر بنویسه لطفا !!! میخوام نظر شما رو بدونم بدون هیچ گونه اغراقی....! بسم الله....
امام حسین(ع) را چه کسی به شهادت رساند؟!!!!!! تشنگان بصیرت بخوانند.......
فردی که 16 بار پای پیاده به حج رفت!
یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است.
از فرماندهان سپاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت.
این چنین کسی حالا در کربلا شمر می شود.
هنوزم که هنوز است،
گره هاى بسته ى زندگى مان را با دستان پر مهر و کوچک شما باز مى کنیم ...
هنوزم که هنوز است،
وقتى مشکلى گریبان گیر مى شود، "مادربزرگ"، "نذر" مى کند و "سفره"ى تو را مى اندازد ...
مى گوید: "سفره ى حضرت رقیه"، "گره گشا"ست!...
"لقمه هاى نان، پنیر و سبزى"، "خرما"، "حلوا" و "شیرینى"، زینت سفره شده و "روضه ى خرابه و...کربلا و...شام بلا" بهترین چاشنى این سنَّت دیرینه مى شود ...
گرچه شما،
"عطش" را خجالت زده ى خود کردید
و "گرسنگى" را پاى بند خود!
اما قصّه ى "عمّه ، بابایم کجاست"؟...
دل مان را کباب مى کند!
ما یتیمیم و... فقیریم و... اسیر...
دریابید این دل خراب را...
این دست خالى را...
و این، چشم منتظر را !
سومین روز عاشقى ست!
سینه زنان! بسم الله ...
پانوشت: در حال تدارک مراسم عزاداری خیابانی سه ساله های حسینی تسوج هستیم....خاتـــون کمکمان کن!
وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای
خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده ای ...
یا ابوفاضل (ع) ...
به کبوتران حرمت
میاندیشم
و
میگویم ؛
نکند حوائج ما را
میبندید به پایشان
و
اینها میپرند تا
خدا ....
● السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ●
امشب دلم هوس پرواز دارد
تا در این راه بندان آسمان
مسافر حرم شوم...
میخواهم بر لب پنجره ای بنشینم که همیشه گشاده است
با اینکه این بلیط ماندن است که در دستانم مانده است ولی ،
میدانم برای زیارتت نیاز نیست ، دست هایم را به پنجره فولادت گره بزنم
دور دور هم که باشم ، یقین دارم در میان همهمه زائرانت ، صدایم را میشنوی
به رسم همیشگی دست به سینه میگویم:
سلام ، آقای مهربانم
حال بگو اذن ورود میدهی؟؟
"ساحل امن"
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ...
پانوشت : خوش به حال "هادی" که الان کنار ضریح آقاست....
یک صحنه دیده ام که دگر نیست چاره ام
آتش زده به این جگر پاره پاره ام
آن صحنه که رباب کمی آب خورد و گفت ؛
در سینه شیر آمده...کو شیرخواره ام ؟!!!
دلم تنگ شده
نه برای پیام جنس مخالف
نه برای کامنت دیگران
نه برای آفرین گفتن های پست هام
نه برای فضای کثیف و آلوده ی مجازی
دلم برای کسی تنگ شده
که لحظه به لحظه به یادم است و من نیستم
دلم برای آقای غریبم تنگ شده
چه گویمت مولا جان، آری دلم تنگ شده
دگر با چه اعمالی صدایت کنم
با چه زبانی بخوانمت
چه کنیم آقا جان، بنگر حال خسته دلان را
گوشه چشمت ببرد سیاهی دلمان یا مهدی جان...
اللهم عجل لولیک الفرج بحق الزهرا(س)
دارد زمان آمدنت دیر می شود
ای همیشه آشنای من،
مهدی جان!
بازگرد . . .
دیگر جانی نمانده است،
. . . انسانیت نفس های آخر را می کشد!
انار دل زمین ترک خورده به انتظار تو . . .
تو نمی آیی . . . اما،
گنجشککان خندان . . .
به دانه های سرخ خیال تو نوک می زنند . . .
جوانیمان رفت و نیامدی،
دارد جوان سینه زنت پیر می شود . . .
مرگ آن نیست
که در قبر سیاه دفن شوم
مرگ آن است
که از نوکری آل علی
حذف شوم . . .
پانوشت: گر عشقی هست و عاشقی نام تو "معشوق " و من عاشق و شیفته توام یا حسین . . .
همیشه
حرف از رفتن هاست
کاش
کسی
با آمدنش
غافلگیرمان کند !
پانوشت : اللهم عجل لولیک الفرج....آقاجان بی صدا بیا و غافلگیرمان کن...
می گویند
سری را که درد نمیکند
دستمال نمی بندند ؛
ولی سر من
درد می کند برای سربندی که
نام مقدس تو
روی آن حک شده باشد ...
پانوشت : حالا که کلیپ رو دیدی " رقیه"(س) رو شناختی؟
ماه رمضان در پیش است
یک عمر اگر ، روزه
بگیریم و ...
بگیرید و ....
بگیرند
همتا نشود با
عطشِ خشک دهانِ
علی اصغر ...
السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
سلفی های پَست سوریه اعلام کردند بزودی به کربلا نیز حمله میکنیم در پی این خبر سردار سرافراز سپاه افزود: اگر پایتان فقط پایتان به حرم سیدالشهدا علیهم السلام برسد با کسب اجازه از مقام عظمای ولایت حضرت ایت الله العظمی خامنه ای کربلای جدیدی را رقم خواهیم زد که در تاریخ ثبت شود... در ضمن نماز ظهر راهم با سربازان امام خامنه ای به جماعت در بقیع میخوانیم...
میدونم پاتوق ِ هرچی دلشکسته ست
حرم ِ
هرکی از غربت ِ این زمونه خسته ست
حرم ِ
هرکی از دنیا بریده این روزا
سمت ِ توئه
هرکی هرچی که دره به روش بسته ست
حرم ِ
.
.
.
پانوشت : فقط میتونم بگم چشم هام الان شدیدا "بارانی" هست.... " دانلود نوا "
عباس
بادست آب را تکان داد
تا بعد نگویند کوفیان
"حسین را کشتیم... و
آب از آب هم تکان نخورد"
السلام علیک یا باب الحوائج یا ابالفضل العباس
پانوشت : این روزها ذهنم به قدری درگیره مشکلات هست که..........خدایا به حرمت عباس بن علی منو دریاب.....
کاش میشد نوشت...
حرف های " بُغض شده" ی بر گونه "جاری نشده" ام را ...
ولی تو که ننوشته می خوانی . . .!
ادرکنی ... ادرکنی... ادرکنی...
یکی میانمان
آنقدر عاشق نشد
که مثل یعقوب در نبودنت اشک بریزد
تا دست کم برایمان
پیراهنی بفرستی..!!
شایسته نیست
به سخنی که از کسی شنیدی گمان بد ببری؛
چرا که برای آن می توان برداشت و توجیه نیکویی داشت.
نهج البلاغه
کجا رسد به تو مکتوب گریه آلودم؟!
هزار نامه نوشتم به اشک دیده برایت
مگر که نامه "بیچارگان "جواب ندارد…
پانوشت : اللهم عجل لولیک الفرج
مرض متوکل که خوب شد
مادرش گفت نذر کرده بودم خوب شوی
نذر
علی النقی....
پانوشت : امروز پیش یکی از اساتیدم صحبت از امام هادی(ع) شد : همش میگفتم امام هادی(ع) نه! بگید المظوم بن المظلوم....
روز ها و جمعه ها می آیند و می روند
و ما منتظران
هنوز چشم به راهیم
...
* اللهم عجل لولیک الفرج *
در این قرن رنج
بی خیالی
آنقدر که زمین هم از درد به خود می پیچد
و می لرزد !
چه کسی گفته که دنیا زیباست نه!!!
تا نیاید منجی زندگی زیبا نیست...
امروز جمعه نیست...
آقای من..
قرار نیست فقط غروبهای پنجشنبه تا غروب جمعه
سراغت را بگیریم..
قرار نیست فقط جمعه ها انتظار ظهورت را بکشیم..
آری..
شنبه هم میشود از دوریت ناله سر داد..
یکشنبه هم میشود انتظارت را کشید..
دوشنبه هم میشود دنبال گمشده گشت..
سه شنبه هم میشود با آقا درد دل کرد..
چهارشنبه هم میشود به خاطر آقا گناه نکرد..
یا بن الحسن
دوریت درد بی درمان است
ای پسر فاطمه
امروز جمعه نیست اما دلم برایت تنگ است..
"یابن البدور المنیره"
دارم میروم
برای دلت
که از ما گرفته
نماز آیات بخوانم ...
پانوشت: العجل العجل...امروز هم نیامدی...
حضرت حاضر ...
تمام گواهی ها را هم اگر بیاوریم، خودمان بهتر می دانیم
که غیبت هایمان موجه نیست...
سرگردانم!
مثل عقربه های ساعت
خودت بگو!
به کدام سو بایستم برای سلام دادن به تو؟!
*السلام علیک یا ابا صالح المهدی*
میدانی آقا جان
خواب مانده ایم...
از همان روز اول ... همان روز در سقیفه ... همان موقع کنار در خانه
میدانی اگر خواب نبودیم کار به پهلوی مادر نمی رسید
به خار در چشم پدر نمی کشید
به جگر سوخته ی مجتبی
به ظهر عاشورا
به زندان و زهر و سم و غربت و یتیمی نمی رسید
میدانی اگر خواب نبودیم کار به انتظار شما نمی کشید
شرمنده ایم ...
پانوشت : کجایی منتقم خون زهرا(س).....اللهم عجل مولانا صاحب العصر و الزمان(عج)
فکر میکنم با خودم
آن میخ
چه کرد با دل علی(ع) ؟
نامرد ها میخواستن با یک میخ
به دو دل ، بزنند...
پانوشت : ای وای محسن مادر....
بـه دادش نرسیدند هیـچ کدام
از همسایه هایی که
یک عمر به حکم
"الجار ثـُم الدّار"
اول برای آن ها دعا کرده بود...
پانوشت : فاطمیه آمد ...به یاد سال گذشته و نمایشگاه گل یاس.....
رزق از شما
گرفتم
و
بر بام دیگرم . . .
پانوشت :
آقا مرا نگاه کنید . . . گرچه با غضب . . .
ح س ی ن
امن تر از حَرمت نیست ، همان بهتر که
کودکِ گمشده در صحن تو پیدا نشود !!!
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
اَللّهُمَّ اِنّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ دُعآءٍ لایُسْمَعُ...
یک بلیط
باز یک حال عجیب
پر شده از رنگ حرم
رنگ یک اذن ورود
رنگ یک گنبد زرد
هر حیاطی یک حوض
پر ز آب کوثر
و وضو بر لب حوض
باز هم اذن ورود
یک قدم تا مقصود
در همین حین میان رویا
ناگهان بغض مرا می گیرد
گویی انگار مشرف شده ام...
به خودم می آیم
چند روزی به سفر هست هنوز …
بهانه گیر شده و زبان نفهم؛
دلم را می گویم ...
آخر از کجا برایش برات یک زیارت گیر بیاورم !؟
همسرت که حسینی باشد ،
تو را " زهیر" خواهد کرد ...
پانوشت : دوستان تعبیرو تفسیر نکنند!
+دوباره "حسین" گفتم و دلم لرزید ،خودت کمک کن و باقی روضه را بنویس ....
میدونم با تو به هر چی دلشکسته است حرمه
هر کی از غربت این زمونه خسته است حرمه
هر کی از دنیا بریده ...
این روزا سمت توِ...
هر کی هر چی که دره به روش بسته است سمت حرمه...
آقاجان عنایتی ....
دل من هم سمت حرمه...
پانوشت : امروز بیشتر از همیشه دلتنگ حرم شدم... { اینم برا هر کی دلش سمت حرمه ....+}
من ، این من ناگزیر از درد
زیر سایه ات قدم بزنم
تا صاف شود هوای حوصله ام
باز کنم چتر خیالم را
و ببارد هرچه " توست " براین برهوت سکوت
تا با سبزی جای خالی ات
بهار آغازین فصل سال شود...
پانوشت: این جمعه هم گذشت و "تو " هنوز منتظریــ.....
گاه از درد
مولای من ! می خواهم امروز با شما حرف بزنم چرا که اعتقاد دارم ،یَسْمَعونَ کَلامی ،
پس ای آقای مهربانی ها ! در آغار سلام علیکم ،
نه تنها از طرف من بلکه ، عَنْ جَمیعٍ الْمومنینَ وَ المُومِنات ،
نقطه ها سرخط کلافه شدند... هی نقطه سر خط.. . . نمیدانم...تو رفته ای..یا من تورا گم کرده ام.. کجایم... دلگیر است..آنقدر هرشب میخواند: هرچه می افتد به درگاهت نگاهم بیشتر باز هم لطف تو باشد از گناهم بیشتر..." با بار سنگین گناه به سویت آمدم ... با خاطره ی نماز شب هایی که ذکرش"اللهم صل علی فاطمه و ابیها..." یا با زمزه ی شب هایی که حاجت هایش هم با نوای"الهی بحق فاطمه و ابیها و بعلها..." و با فکر روزهایی که لحظه لحظه اش بود"فاطمه(س)".... و خادمی که میخواهد به حرمت بازگردد... به حرم گمنام تو... "حرم مادر ما در دل ماست تا نگویند که او بی حرم است..." حرمت در دل ماست..خانه ات در دل ماست..و شرمساریم..که خانه خرابتان کردیم... میخواهم امشب سر روی شانه هایت بگذارم.... برایت بخوانم...."امشب تمام عاشقان را دست به سر کن...یک امشبی با من بمان..با من سحر کن..." با من سحر کن.... نقطه سر خط . . به اندازه ی 25 سال زندگی...شکسته ام... یازهرا(س)
فدای اون بی سوادی که ازش پرسیدن عشق چند حرف؟؟
گفت: 4حرف
همه بهش خندیدن!
اما زیر لب میگفت
ح س ی ن.. مگه چند حرفه؟؟
←←← علی اکبر(ع) →→→
↓
تـــو حَـــرَم شُده عَزا
میره تا آسِمونا
صِـــدایِ اِرحَم علی فی غُربَتَنا
ذِکرِ رو لَبَم تَکبیره
رَفتی ودِلَم میگیره
بَعدتو بابا میمـــیره
↓
چـــی بِگَم به مادَرِت
وای اَزاین زَخمِ سَرِت
پُرشده کَربوبَلا
اَز بال وپَرِت ....
وقتی تو نیستی
زندگی تعطیل میشود.
کاش میشد زودتر بیایی
روزهای تعطیل
واقعا غم انگیزند !
اللهم عجل لولیک الفرج
" مَرَجَ الْبَحْرَیْنَ یَلْتَقیان "
دو دریای بزرگ به هم می پیوندند . . .
"وَ لَهُ الجَوارِ المُنْشَئاتُ فِی البَحْرِ کَالاَعْلام "
و از آن دو دریا، دو گوهر هستی پدید می آید
" حسن و ح س ی ن "
تبریک ...
" بین الحرمین "
معنا می کند این آیه را . . .
"وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ"
و "خورشید" و " ماه "یک جا جمع شوند
قیامت آیه 9
همه را صدا زد
فرمود:عباس....علی اکبرم....زُهیر...حبیبـــــ
ومن
معتقدم ما را هم صدا زدند...
نشانی اش این اشکهایمان.....
.........
صلی الله علی الباکین علی الحسین.
ساعتم را متوقف کرده ام ،
بی کوک،
بی باطری،
تا حتی هوس یک ثانیه حرکت هم به سرش نزند…!
بی تو بودن شمارش نمی خواهد…!!!
اللهم عجل لولیک الفرج
حسین جان...
کاش ضریح قبلی ات را به برادرت حسن میدادند...
هدیه ی برادر به برادر دیدن دارد...
آن هم برادر بی حرم....
***امام حسنی ها مادری اند...***
آری تمام شد.
ماندیم با خاطراتی از آدم شدن
خلوتی که هیچ اثری از غیر نبود و...
و امروز ما که کم کم،کم شدنمان را احساس می کنیم و...
واای باز هم ...
می بینی چه بد دردیه یتیمی و بی صاحبی.
خوش بحال اصحاب ائمه(ع)که برای روزای کم آوردنشون می دونستند باید کجا برند؟
اصلا،خوش بحال همه اونایی که در زمان ائمه(ع)زندگی کردند،حتی بداشون که
لااقل در همه عمرشون،یکبار هم که شده فهمیدند لذت درک معصوم(ع)یعنی چی؟نه
مثل ما انسان های مناسبتی که...
آقا،مولاو ارباب(عج)،خیلی دلمون تنگه
حجت الاسلام والمسلمین حاج وحید آقازاده
یادته زیر گنبد کبود
تو بودی و کلی آدمای حسود؟
تقصیر همون حسوداست که حالا
هستی ما شده یکی بود یکی نبود...
اللهم عجل لولیک الفرج
یک ماه عطش ،
به احترام " حسین بن علی و فرزندانش "
اینگونه شد که
رمضان
خلق شد !
السلام علیک یا عطشان ...
آهای دنیا …
” تو ” و ” ضمیرهایت ” دیگر به کارم نمی آئید…
دنبال سوم شخص غایب می گردم
جز او به هیچ واقعه ای دل نبسته ایم
موعود جمعه، جمعه موعود می رسد .
رمضان ماه حسین(ع) است ..
خدا می داند ...
ربنا های مرا ذکر حسین(ع) آمین است..
حاجت هر که در این ماه بود حج ...
اما ....
دل ما را طلب کرب بلا تسکین است
إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ .. عادیات/6
و چه زیبا گفت جرج جرداق مسیحی؛
« علی (ع) را بر اثر شدت عدالتی که روا میداشت، کشتند! »
و این عدالت علی(ع) بود که فرقش را شکافت!!
« عدالت؛ تنها شهد و عسلی ست که در نهایت به کام مردم، تلخ آید!! »
سرمان درد میکند این شب ها
درد این "درد" ، فرق میکند.
شیعه سردرد کنان میگوید:
درد اول : پدر
درد دوم : فرق
امشب از فرق علی ، کعبه پلی زد به بهشت . . .
چه مراعات نظیریست . . .
علی (ع)
کعبه
بهشت . . .!
خیلی گران تمام شد
این آب خواستن یک مشک ،
از قبیله ی ما یک عمو گرفت ...
لب-تشنه-عموی-با-وفایم-عباس . . .
پانوشت: این قسمت را لب تشنه گوش کنید!!(( دانلود ))
زیباترین
مکث عالم
موقعیه که توی لیست انتظار
زائرای کربلا باشی . . .
ح س ی ن
پانوشت:زیبا ترین دیالوگی که در زندگیم شنیدم مربوط به فیلم روز واقعه است:"تمام حجت مسلمانی من حسین ابن علی است"
چقدر معصومانه
...
دیدارت را
این همه روز
روزه گرفته ایم ،
بدون افطار !!
و اینک
همه دلتنگیم !!!
و
این دلتنگی
یعنی اذان مغرب
به افق چشمهای کسی
....
اللهم عجل لولیک الفرج
روی تابلونوشت های جمکران خوندم :
با چشمهایی که میخواهی با آن جمال حضرت مهدی (عج) را تماشا کنی ، گناه مکن
هر بار که می خوانم ، فراموش میکنم
برای دیدن تو دیده ای وارسته از دنیا مرا می باید
برای لمس نگاهت باید از زمین برید
هزاران قلاب از رنگ و لعاب ، نگاه مرا بند زمین کرده
همیشه نه
اما بسیار فراموش می کنم
* تو چقدر زیبایی*
مردم همه تو را به خدا سوگند می دهند
اما برای من تو آن همیشه ای . . .
که خدا را به تو سوگند می دهم!
اللهم عجل لولیک الفرج
وقتی داری نزدیک میشی به حرم ...
اینجوری میبینش ...
آخه اشک پر میشه تو چشات
به قول معروف :
چشمم از اشک پُر و عکس حرم میلرزد...
راستی رمضان !!
ماه ما را دیدی بگو
بگو که :
دیگر نایی برای ما نمانده ؛
بگو که :
تنها به آمدن او دل بستیم ........
٭٭اللهم عجل لولیک الفرج٭٭
تو ! قطعی ترین "اتفاق " جهانی ؛
و من ، مطمئن ترین "منتظر " جهان..
چه تناسب خوبی
"اتفاقی" به نام " تو " ، و "انتظاری" به نام " من "
اللهم عجل لولیک الفرج
خانه ی ما
پُر از پنجره است
اما
هر پنجره ای
پنجره فولاد نمی شود ...
[السلام ُ علیک یا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) ]
دلم ؛
+هوای سرد زمستان مشهدالرضا میخواهد نیمه های شب , کتاب ادعیه ی سبز زمزمه ی صلوات خاصّه و مزه کردن شوری اشک
+کافیست یک پل بزنی از دلت تا حرمش،بنشینی در صحن انقلاب،چشم بدوزی به پنجره فولاد،و نجوا کنی :
اللَّهمَّ إِنّی أَسألکَ بِرحمَتکَ الَّتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْء ...
مادرت فرمود : الجارّ ثم الدّار
اول همسایه، سپس خانه...
مولایم،میدانم شما هم اول مهمانهایت را دعا میکنی...
می شود روزی مهمان نگاهت شوم؟
با دستان خالی شامل دعایت شوم؟
این دل
زجنس پنجره فولاد تو نبود
یعنی که :
زود میشکند
از فراق ،
زود...
پانوشت:دست مرا برای گدایی نوشته اند ... رزق مرا امام رضایی نوشته اند
+کار صحن و سرای تو دلبری است , نقاره خانه ات ،زکجا آب می خورد . . .کز بانگ آن چو سیل سرازیر می شوم ؟
مبادا تلخی این نگاه ها محبت چادر را از دلت سرد کند....مبادا..
غصه نخور این روزها حسین هم غریب است...
مادر هم غریب است
زینب هم غریب است
رقیه هم غریب است
پانوشت : عمو فقط عباس است ! این پورنگ و فیتیله ها واژه ی عمو را لگدمال کرده اند . (( عموی رقیه ))
مهدیا:
سر عاشق شدنم لطف طبیبانه ی توست
ورنه عشق تو کجا این دل بیمار کجا؟؟
کاش در نافله ات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا؟؟
دامن علقمه را
عطر گل یاس یکی است
قمر بنی هاشمیان
در همه ناس یکی است
سیر
کردم عدد ابجد و دیدم
به حساب نام زیبای اباصالح و عباس یکی است
پانوشت:دلم آسمان “ جمعه ” است، می گیرد و نمی بارد!
دانه ی های فیروزه ای تسبیح
از دلتنگی
افسار گسیخته اند
شوق میخواهد
صد دانه ی عاشق ذاکر را
دور نخی تازه جمع کرد
دل میخواهد دوباره با آن ذکر گفت: [اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم]
آقای من؛دل ، شوق ، عشق در گروی گوشه ی چَشم شماست.
از این لحظه،دور تمام ثانیه ها میگردم
دنیایم را چراغانی میکنم،تسبیحم را نخ
مگر چند بار، نیمه ی شعبان می آید
و عشق متولد میشود؟!
[اللّهم عجّل لولیک الفرج](تولدت مبارک ای همه هستی ِ عالم ِ امکان)
باران که می گیرد
و بکم ینزل الغیث "
زیارت جامعه می شود تمام پناه دلم ...
خوب است یادمان هستید مولا؛
عزیزترین زاده زمین
برای توست که باران می بارد ...
برای تولدت تمام آسمان و زمین باران شده است
در دلم
.
.
./
این نوشته ها مثل "نماز یومیه" است..
اگر مقبول دلت شد..
بدان !
فقط بانیت او* قامت بسته ام...
والا فریضه ایست پر از سجده ی سهو!
که روزی برای نوشتنشان باید توبه کنم!
الهی العفو...
* السلام علیک یا صاحب الزمان(عح)
و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب و
من یتوکل علی الله فهو حسبه...فهو حسبه ...فهو حسبه
چه زیباست عاشق تو بودن ،
عاشق تو ماندن
و فنای درعشق تو شدن
تو همانیکه در دل جای میگیری و لاغیر
اللهم عجل لولیک الفرج
هر روزی که می گذرد،
یک روز به ظهور امام زمان
نزدیک تر می شویم
اما به خود امام زمان چطور . . . ؟
نه اینکه زانو زده باشم ،
نه ؛
فقط بی کسی
کمی سنگین است،
همین !!
پانوشت: خداوندا ! خسته ام از فصل سرد گناه...دلتنگ روزهای پاکم ,بارانی بفرست،چتر گناه را مدتی است دور انداخته ام
عجل علی ظهورک
وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونانکه بایدند
نه باید ها. . .
هر روز بی تـــــــو
روز مباداست...
لحظه به لحظه به دیدار تو نزدیک گشته ایم …
یا مهدی(عج)
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم
دل بی قرار نیست ادا در میاوریم
چشم انتظار نیست ادا در میاوریم
اصلا دلی که مست ریا و هوی شود
گوشش به کار نیست ادا در میاوریم
بر لب دعای ندبه و دل غرق شهوت است
این رسم انتظار نیست ادا در میاوریم
"سید علی علوی"
دلم آخرین حدّ محبت و توجه رو میخواد
از جنس محبت و توجه یک"
امام"
بابا به خدا نمی شه اینطوری بدون پدر...
اصلا هرچی گناه می کنیم مال
بی صاحب بودنمونه!!
اللهم عجل لولیک الفرج
داشتم به زلزله شهرمان فکر میکردم
با ابن همه گناه مردم که فاش نمیگویم چه و چه....
خدا به خاطر فاطمه (س)این بار از ما گذشت!
نمایشگاه فاطمیه"گل یاس" تسوج هنوزبرپاست!!
من یقین کردم به این که:
فاطمه نجاتمان داد!!
خدایا پناه بر تو از این دنیای پر از هوا
خدایا در این سفر پر بلای دنیایی ،
آب و باد و خاک را تحمل کرده ام ؛
تا یگانه حامیام را ببینم و رنجی از این سفر بردارد.....
خدایا من یک مسافرم ...
برسان مهدی فاطمه را
انگشتانم لای ورق های حافظ که می رود
دست و دلم می لرزد ....
دلم می خواهد همیشه بگوید ...
**یوسف گمگشته بآز آید به کنعان غم مخور**
آش نذری..
گفت تو هم هم بزن .. به نیت تمام آرزوهایت..
ملاغه را به دستم داد!
یک بار چرخاندم .. به نیت .. "تو"..
بار دوم این بار به نیت .. بازهم دلم گفت .. "تو"..
این بار نوبت آرزوهای خودم.. به نیت .. "تو"..
سلامتیت..
و ظهورت ..
می گویند آش عجیب طعم "عشق" می دهد..
وای! همه فهمیده اند .. باز هم "تو" اش را زیادی ریخته ام..
اللهم ..
بعضیها دوست دارن مثل زُهیر باشن ،
با یک نگاه ......!
اما بعضیها مثل من دلشون میخواد حُر بـاشن ،
دست خالی ، سر به زیر ، چشمهای گریون ، پشیمون ...!
شما چی ؟
آهای همه!
مسیر ِ خدا باز ِ باز است
با ترافیکی روان و آزاد!
اینجا اما،
به گردنه ی دق مرگ شدن نزدیک می شوید!
آهسته و با احتیاط عبور کنید!
خطر ِ شنیدن ِ روضه ی باز ...
کمرم درد می کند این روزها بی علت!
کمر درد ارثی ست، اگـر سید باشی...!
ای خدا ما که سید نستیم اما....
پانوشت : وای از درد های زهرا(س)...چی کشیدی مادر؟
فرشته ها،
انگار ،
به عیادتِ قامتِ دالِ تو آمده اند .
پـ . ن : بزرگ بانوی این شهر،باورت می شد ؟
ز خاک کوچه حسن گوشواره بردارد ؟
از من نوشت :+خوب نیستم این روزها
انگار جایی از پهلویم تیر می کشد
شاید قلبم ....
کسی نیست ...
+پرسیدی : خوبی ؟!
گفتم : دیوانه ام،شاید...یا خوب نیستم ،شاید
حالم را از باران بپرس .
"یاس"وقتی یک کوچه جهالت سهم مردم می شود آن وقت بر در خانه ای آتش برپا میکنند که سوره ی "کوثر "در آن خانه تفسیر می شود !!!!
و جهالت سهم آنان باد ،که "خیر کثیر" و" کوثر "در این خانه است !!!!!
شنیده ام که چه بسیار به این "مادر "متوسل می شدید ......
یا زهرای مرضیه {س}......
"همسفر مهاجر"
تمام رنـج هامان
تاوان آن سیلی ست
آه ای ستون سترگ و مهربان کائنات!
چهره ی کبود تو
راز اعتراض ملائک
بود .
زهرا جان
اینها که من دیدم
از ملت ما برای تو
عزادار پیدا نمیشود
اینم هم 13 به "درد"
پانوشت : این تصاویر گویای حقیقت است!!
امروز 13مونو به درکردیم
دردارو دربه درکردیم
ولی علی هنوز درددارد...
درد18ساله اش رادارد
پانوشت : امروز که داشتم میگشتم دیدم همه ناری ناری باز کردن...بزن وبکوب ورقص..بی خیال ازاینکه علی درد داردولی ماها به جای تسکین دردش نمک میپاشیم برزخمش..وای مادرم
"ارسالی از دوستان"
حسن تب دارد
و در خواب گوید:
نزن سیلی ستمگر درد دارد
پانوشت:حسین از گوشه ی چشمش.. غمش را می کند جاری.... حسن چون شمع می سوزد... میان خواب و بیداری!
وقتی محکم به در لگد زدند
صدای فریادی مدینه را فرا گرفت:
"بابا" ببین این چنین رفتار میشود با حبیبه ات و دخترت
آه ای فضه!
مرا بگیر به خدا قسم محسن ام کشته شد....
وا اماه....ای وای مادرم
هیچی نمیخوام بگم فقط یه جمله:
چقدر سخته مادرتو
جلو چشم ات سیلی بزنن
و هیچ کاری نتونی بکنی!!
پانوشت : کاش عباس آنجا بود.....
آه سیلی بی هوا سخت است...
پانوشت:امام صادق فرمود:در کوچه چنان سیلی به مادر ما زد که مادر ما دو ضربه خورد یکی از آن ملعون یکی هم از دیوار...