هر وقت دلم میگرفت درد و دلامو به یکی میگفتم
حالا دلم از همون یه نفر گرفته
اینو به کی بگم؟؟
.
.
.
ساده نگذر
نوشته هایی که تو را اشک یا عشق می بخشند
قلب نویسنده اش را هزاران بار سلاخی کرده اند..!
گاهی برای نوشتن همه چیز جور است..
یک دل گرفته..
یک گلوی زخم خورده..
یک آسمان ابر و بادی..
یک سکوت و تنهایی..
یک عصر غمگین..
و طعم تلخ چای ؛ بدون قند..
اما امان از قلم.. امان از واژه ها که نمیرقصند باهم..
کاش می شد خدا را بوسید!
که از هر راهی که می آیم می رسم به خودت...
از راه که می آیم می رسم به مهربانی ات...به صبوری ات...به رفاقتت!
از بی راه که می آیم می رسم به قهاری ات...به اشدّ المعاقبینی ات...عزیزی ات!
یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلَاقِیهِ...(سوره انشقاق آیه ۶)
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، پس او را بپرست، و در عبادت او شکیبایى پیشه
کن، آیا همنام و همانندى بر او مى شناسى؟سوره مریم - 65
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا ﴿۶۵﴾
پروردگارا ...
داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم
چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.
آنان که می گویند:
خواهرم، حجاب تو پلک من است؛
نمی دانند،
تفسیر چادر را
که اصلا هر چشمی که لیاقت تماشای "تو" را ندارد!
مرض متوکل که خوب شد
مادرش گفت نذر کرده بودم خوب شوی
نذر
علی النقی....
پانوشت : امروز پیش یکی از اساتیدم صحبت از امام هادی(ع) شد : همش میگفتم امام هادی(ع) نه! بگید المظوم بن المظلوم....
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ
" ﺑﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ "
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻧﮑﻦ
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ
ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ﺑﺪﯼ ﺍﺳﺖ
ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺧﻢ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎر!!!
"کوثر"
عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست ، معرفت است
عشق از آن رو هست که نیست
پیدا نیست و حس می شود !!!
پانوشت : کجا به دنبال خدا می گردی؟ خدا در قلب انسانهای بی کینه است قلبهای زلال و شفاف !!!
روز ها و جمعه ها می آیند و می روند
و ما منتظران
هنوز چشم به راهیم
...
* اللهم عجل لولیک الفرج *
در این قرن رنج
بی خیالی
آنقدر که زمین هم از درد به خود می پیچد
و می لرزد !
چه کسی گفته که دنیا زیباست نه!!!
تا نیاید منجی زندگی زیبا نیست...
کاش سال "نو" نمیشد
وقتی هنوز در کوچه های دلتنگی ام
"رد پای نبودنت" هوایم را بارانی میکند
کاش سال "نو" نمیشد
وقتی هنوز کفش کهنه "روزمرگی"
پایم را که نه دلم را میزند
کاش حالا حالاها سال "نو"نمیشد.
گاهی "ضمیر "ها هم چه خودخواه میشوند وقتی:
"
من" تنهایی را انتخاب میکنم
"
تو" سکوت را
و "
او" فاصله بین ما 2 را...
"هزار و یک شب" است
قصه بغض های شبانه من
و
کلاغی که دیگر "نرسیدن" را از حفظ شده است
«آسمانم آرزوست»
...تمام "امن یجیب" های دلم را
گره زده ام به کلمات
و روانه ی آسمان کرده ام
من مطمئنم
....
خدا حکمتی در کار" من و تو " دارد......
پانوشت : در دلم هیچ کس شبیه "تو " نیست .پر میشوم از نقطه چیـ ـ ـ ـ ـن کسی که در آغوش خلوتش ، جای تمام حرف هایم خالیست...
ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺘﯿﺴﺖ ﻫﻤﻪ ﺩﻟﮕﯿﺮﻧﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ .....
ﺩﻟﯿﻞ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ....
ﻣﺪﺭﮎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺑﻮﺩﻧﻢ ....
ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﻮﺩﻧﻢ ....ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻠﺦ ﺷﺪﻧﻢ .......
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ .... ﻣﻦ ﻧﻪ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ...
ﻧﻪ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ .... ﻧﻪ ﺗﻠﺦ .......
ﻓﻘﻂ ﻣﺪﺗﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻟﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ .....
ﻣﺪﺗﯿﺴﺖ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ....
ﺻﺒﺮﻡ .... ﺗﺤﻤﻠﻢ ......ﺍﻣﯿﺪﻫﺎﯾﻢ .....ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﻡ ......
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﺪﺍﻡ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺳﺮﮔﺬﺷﺘﻢ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻤﺸﺎﻥ ...
انگار " گمشده ای " دارم...
خیلی به دلم نشست این حدیث :
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
خداوند بزرگ، به جـوان عبادت پیشه، نزد فرشتگان افتخار میکند، درحالى که
میفرماید: بنده ام را بنگرید! براى من، خواسته هاى نفس خود را کنار نهاده
است!
آمدی..
ماندی..
رفتی..
میخواستی تواناییت را در افعال به فعل برسانی...؟
خوش به حالت..
من فقط..
ماندم..
ماندم..
ماندم..
صدایت را که می شنوم
دنیا را تعطیل می کنم
مانند مغازه های دم اذان...!
پانوشت : "مادر "
روزهای باتو بودن را
از برگه های تقویم میچینم
چرا که روزهای با تو بودن
از عمر تلقی نمیشود!
گفت: دعا کنی، می آید ...
گفتم: آنکه با دعا بیاید به نفرینی می رود؛
خواستی بیایی، با دعا نیا؛
با دل بیا ..............!
باران را دوست دارم چون رفتن بلد نیست
فقط می آید ...!
* باید مثل باران بود *
پانوشت : هوای شهر الان ابریست .... دارد "باران" شروع می شود....مثل همیشه میروم "قدم " بزنم زیر بارانـــــــــ.....
امروز جمعه نیست...
آقای من..
قرار نیست فقط غروبهای پنجشنبه تا غروب جمعه
سراغت را بگیریم..
قرار نیست فقط جمعه ها انتظار ظهورت را بکشیم..
آری..
شنبه هم میشود از دوریت ناله سر داد..
یکشنبه هم میشود انتظارت را کشید..
دوشنبه هم میشود دنبال گمشده گشت..
سه شنبه هم میشود با آقا درد دل کرد..
چهارشنبه هم میشود به خاطر آقا گناه نکرد..
یا بن الحسن
دوریت درد بی درمان است
ای پسر فاطمه
امروز جمعه نیست اما دلم برایت تنگ است..
دلم را ...
به روی عالم و آدم بسته ام ...!
مگر
" دلبستگی " همین نیست...!
آدمای تنها
آدمای سختگیری نیستن
، فقط،
آدم "سخت" گیر میارن...!
تو آنجا با کوله باری از عشق . . .
من اینجا پر از غم و اندوه . . .
همه راست می گفتند تو کجا من کجا ....
ای دل غافل
حواسم را هرکجا که پرت می کنم....
باز هم بیقرار کنار تو می افتد ...
انگار این روزها از خود غافل شده است ....
ای دل غافل حواسم کجاست ؟.......
... اسمش "فضای مجازیه" ...
یعنی *صورت ها*رو نمیشه اینجا دید ...
اما خیلیا
*سیرت* های واقعیشونو
فقط اینجا نشون میدن . . .
فقط اینجا . . .
........
...
می دونید تو جبهه تعاون کجا بود؟!محلی بود که بچه ها ساک شخصی خودشون رو تحویل میدادند وبه جاش یه پلاک میگرفتندو بعد از اینکه میخواستند برن خونشون می رفتند تعاون پلاک رو تحویل میدادند و وسایل شخصیشون روتحویل میگرفتند میدونید حدود شش هزار ساک هنوز که هنوزه داخل تعاون مونده و این یعنی اینکه هیچ وقت هیچ پلاکی برنگشته تا وسایلش رو تحویل بدن.هیچ وقت . . .
پانوشت: شهید گمنام سلام....
خوش به حال من
وقتی که نیستی هم..
خیالم با تو عشق بازی میکند
چه اختیار شیرینی ست..
وقتی یک لحظه به آغوشم میآیی
و من چقدر خوشبختم...
منتظر یه اشارم هر چی که دارم بزارم
دلم رو زیارت بیارم منی که آوارم . . .
+لینک ضمیمه : آهنگ پر بغض حامد زمانی
آن روز ها گنجشک را رنگ می کردند و جای قناری می فروختن
این روز ها هوس را رنگ می کنند و جای عشق می فروشند
آن روزها مال باخته می شدی
و این روز ها دلباخته . . .
"یابن البدور المنیره"
دارم میروم
برای دلت
که از ما گرفته
نماز آیات بخوانم ...
پانوشت: العجل العجل...امروز هم نیامدی...
مرا که میشناسی! خودمم...
کسی
شبیه هیچ کس...!!
کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی
مهربان ...صبور...کمی هم بهانه گیر...
دلم لک زده برای خاطراتم
برای لحظه هایی که خیلی دوستشان داشـتم ..
ولی :
آدم ها می آیند
خودشان را نشان می دهند
اصرار می کنند
برای اثبات بودنشان و ماندنشان
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان
همان آدم ها
وقتی که پذیرفتی بودنشان را
وقتی که باورشان کردی
به سادگی می روند
و تو می مانی با باوری که ...
وتـمام دلخوشی هایت میشود یک فنجان قهوه
در کنار همان پنجره ..
این روزها که اوباما با لبخند از شکستن مقاومت ده ساله ایران حرف میزند .... دلم برایت بیشتر تنگ میشود !!!!!
این روزها که همه فتنه خواهان هشتاد و هشت را به جای تو میبینم ..... این
روزها که به جای یک مشایی مشکوک الحال .... هزاران مشایی معلوم الحال
میبینم !!!
کجاست آن حنجره ای که اینک هم از گرانی و بیکاری و تورم پاره شود ؟!!!
این روزها روز خوش رقصی شیرین عبادی ها و نسرین ستوده هاست ! دوره ریاست فتنه
پرستان است ... تو خانه نشین باش ... اصلا تو را باید حصر کنند تا آرامش
جامعه بر هم نخورد ! و کسی نپرسید که چرا ساکتی ! که اگر لب بگشایی دیگر
ایران جای خیلی ها نیست ! ....
آن دعواها و جنجال ها فقط یک دلیل داشت ....... تو نباید باشی به همین سادگی !!!
حقیقت این بود،
هر آنقدر که توانستیم
کسی را خوشحال کردیم
به همان اندازه هم تنها ماندیم!
پانوشت : آدم می تونه به اطرافیان دروغ بگه , حتی به عزیزترین کسانش ...اما به حسش نمی تونی دروغ بگه و این بدترین خصلت آدمهای سادست!!
خدا نکند
که کسی
تحبس الدعاء
بشود .........
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاءَ
اگر در اینجا پسر من حضور داشت و 6 بار من او را صدا بزنم که آقازاده با
شما هستم و او در این 6 بار جواب من را ندهد، شما نمیگویید، چه پسر
بیادبی!
حال اگر کسی که صدای اذان را بشنود، دو بار «حی علی الصلوٍة»، دو بار دیگر
«حی علی الفلاح» و بار دیگر «حی علی خیر العمل» به او گفته شود و همچنان
نسبت به اقامه نماز بیاهمیت باشد، این شخص بیادب نیست!؟
حجتالاسلام قرائتی
شاید آرام تر میشدم...
فقط و فقط اگر میفهمیدی...
حرف هایم به همین راحتی که خوانده میشوند،
نوشته نشده اند!
ﮔﺎﻫﯽ ﮔﺮﺩﺵ "ﭘﺮﮔﺎﺭ ﺗﻘﺪﯾﺮ" ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻨﯿﺸﯿﻨﯽ ﻭ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮐﻨﯽ ...
ﺍﻣﺎ "ﻣﺮﮐﺰ" ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ
"ﺩﻟﺖ ﻗﺮﺹ ﺑﺎﺷﺪ..."
ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﭽﺮﺧﺪ ...
حضرت حاضر ...
تمام گواهی ها را هم اگر بیاوریم، خودمان بهتر می دانیم
که غیبت هایمان موجه نیست...
هر شب ...
به خودم قول میدهم که ...
فراموشت کنم !..
وقتی عکست را می بینم!..
تو را که نه ..
قولم
را فراموش می کنم ............ !!
زمین دلم …
از فقر عشق
تنگی نفس
دارد
آسمان !
کاری بکن...
پانوشت : من در گمان فردایم، افسوس که فردا را ندارم، اما تو افسوس فردا را میخوری، افسوس که فردا تو را ندارد!
میدانی..
بعضی هارا هرچقدر که بخوانی خسته نمیشوی...
بعضی هارا هرچقدر گوش دهی عادت نمیشوند...
بعضی ها هرچقدر تکرار شوند باز بکرند وناب...
دیده ای!؟
شنیده ای!؟
بعضی ها بی نهایتند...
مثل مادر
مثل پدر
شیطان به دنبال آدم کج و کوله
که سرتاپاش گناه و تقصیره که راه نمیوفته !
اتفاقاً دنبال آدمهای راست و درسته !
وقتی مغرورت کرد که آدم خیلی مومنی هستی
و بهتر از تو دیگه وجود نداره ،
وقتی چند تا تعریف از اینور و اونور شنیدی و خودتو باد کردی ،
وقتی فقط عیب دیگران رو دیدی و از خودت غافل شدی ،
در واقع خودت خبر نداری که سر سفره ی شیطان نشستی
و سرنوشتی مثل برصیصای عابد و بلعم باعورا رو داری
برای خودت مینویسی ...
راست گفتی ؛
دزد به آدمی میزنه که ثروت هنگفتی داره
و چه ثروتی بالاتر از ایمان ...
من فقط دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم
اما می شود کمی کمکم کنید….
آی جماعت….!
شما دقیقآ چه رنگی هستید…؟؟!!
کاش آدم ها می دانستند که در هر دیدار،
یک تکه از یکدیگر را با خود می برند ؛
عده ای فقط غم هایشان را به ما می دهند!
و چقدر اندک هستند ،
آدم های سخاوتمندی که وقتی به خانه بر می گردی،
می بینی تکه های شادی هایشان را
در مشت های تو جا گذاشته اند…
و من این سخاوتمندی را برایتان آرزو میکنم... ..
دارم لابلای استخوان های خاک خورده ات!
دنبال
حرف مردم میگردم!
محاکمه ی رو در رو،نه وکیلی،نه وثیقه ای،نه تجدید نظری
کلهمءاتیه یوم القیامه فردا
محاکمه ای بین من و خدا...
سوره مریم آیه 95
از این تکرار ساعتها
از این بیهوده بودنها
از این بی تاب ماندنها
از این تردیدها
نیرنگها
شکها
خیانتها
از این رنگین کمان سرد آدمها
و از این مرگ باورها و رویاها
پریشانم …
دلم پرواز میخواهد !
"اللهم وَ من أرادَنی بِسوءٍ فَأرِده وَ من کادَنی فَکِده"
خدای من ،آنکه برایم بد خواست برایش بد بخواه و
آنکه مرا فریب داد فریبش بده...
"دعای کمیل"
گفت ضمایر را بشمار
گفتم من ، من ، من
گفت فقط من ؟؟؟!!!
گفتم آری ، همگی رفته اند زیارت ارباب
و فقط من بی لیاقتم که اینجا تنها مانده ام !
نگران فردایت نباش!
خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست
ما
اولین بار است بندگی میکنیم،اما
او قرن هاست خدایی میکند...
پشت پنجره تنهایی هایم را تماشا می کنم
روزهایی که بی تفاوت گذشتم
از کنار خاطراتت
حس نوشتن ندارم
فقط خواستم بگم
تنهایی هایت را مرور کن
شاید قلبی را جا گذاشته باشی . . .
کودکی را دیدم که گریه کنان مادرش را صدا میزد
و مادرش با نهایت محبت و چقدر زیبا او را در آغوش کشید
ولی تو که از مادربه من مهربان تری
چگونه میشود که من گاهی از تو دل میبرم
از من تا خدا راهی نیست …
فاصله ایست به درازای من تا من !!!
و در این هیاهوی غریب ، من این من را نمیابم...
دلم
نمیرود به نوشتن.....
این کلمات به هم دوخته شده کجا(؟)
احساسات من کجا(؟)
این بار.....
نخوانده مرا بفهم(!)
آدم باید یک " تو " داشته باشه ؛
که هر وقت از همه چی خسته و نا امید بود ،
بهش بگه :
مهم اینه که " تو " هستی !
بی خیال دنیا ... !
پانوشت : چقدر این روز ها "بی تو "ام ....
با این که دنیا پر است از لبخندهایی که
پشتشان غرض و مرض است
اما لبخندهایی هم وجود دارند که
یخت را آب می کنند...
کشفشان کن!
بانوی خوبم!
فلسفه حجاب تنها به گناه نیفتادن مردها نیست!
که اگر چنین بود، چرا خدا تو را با حجاب کامل به حضور میطلبد در عاشقانه ترین عبادتت؟؟؟
جنس تو با حیا خلق شده و خدا میخواهد تو را ببیند!!!
خودِ خودِ تو را!!!
در زیبا ترین حالت!
در ناب ترین زمان!
حیا سرمایه توست !
حیا مایه حیات توست!
نه تنها دارویی برای حفظ سلامت مردان شهرت!
سفره ای از عشق برایت گسترده ام
زیرو رویش که میکنم
تو را میبارد...
یک چای پر از عاطفه مهمان من باش....
پانوشت : برای عزیزترینم در گیتی ..."مادرم"
مردانی هستند که هنگام عصبانیت. . .
داد نمیزنند
ناسزا نمیگویند
نمیشکنند
تهمت نمیزنند
تنها قدم میزنند!
و در خلوت خود فرو میروند و
خالی میکنند تمام خشم خود را
تا مبادا به کسی که دوستش دارند از گل کمتر گفته باشند!!!
پانوشت : امروز دوستم "بهنام " حالمان را گرفت منتظریم تا از او بگیریم آنچه امروز از ما گرفت!!
صداقتی که جایش در عملیات رسانهای 'یارانه نگیرید' خالی بود؛
من مریلا زارعی موظفم توصیه ام به مسئولین باشد نه مردم؛
شما امکانات رفاهی را در اختیار مردم قرار بدهید مردم خودشان یارانه نمیگیرند.
اما منی که جایم گرم است و سقفی بالای سرم دارم
و جایزه و دستمزد خوب هم میگیرم، نمیتوانم از عزیزی خواهش کنم که یارانه نگیرد.
همه دوست دارند که به بهشت بروند
اما کسی دوست ندارد که بمیرد
بهشت رفتن جرأت مردن می خواهد...
و شهدا چه زیبا تفسیر کردند جرأت را...
پانوشت : اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک....
همان قدر که باید احساس زن رادرک کرد
مرد را هم باید فهمید…!
همان قدر که زن عشق "ابدی بودن" می خواهد…
مرد هم" اطمینان "می خواهد…
همان قدر که بایدبی حوصلگی زن راطاقت آورد
بایدکلافگی های مرد را هم فهمید…
همان قدر که باید قربان صدقه زن رفت…
باید فدای خستگی های مرد هم شد…
قبول نداشتن توافق ژنو = بی سواد
نقد به توافق ژنو = کم سواد
توافق ژنو خوب است = دیپلم
توافق ژنو عالیست = فوق دیپلم
توافق ژنو خیلی عالی است = لیسانس
توافق ژنو محشر است = فوق لیسانس
توافق ژنو آخرشه بخدا = دکتری
توافق ژنو تسلیم قدرتهای غرب و شرق بود در برابر ایران = پروفسور
حالا بگو
مدرک شما چیه تا بهت بگم حق حرف زدن داری یا نه!
"آرامش" هنرِ نپرداختن به انبوه مسائلیست،
که حل کردنش سهم خداست...
لحظه هایتان لبریز از آرامش...
پانوشت : برام دعا کنید دوستان....
نماز هایت را عاشقانه بخوان...
حتی اگر خسته ای...
یا...
حوصله نداری...
فبلش فکر کن چرا نماز می خوانی...
و با چه کسی قرار ملاقات داری...
آن وقت کم کم لذت می بری...
از تمام کلماتی که داری در تمام عمر تکرارشان می کنی...
تکرار
هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست...!
حواسمان باشد،
هدف آخر این پلمبها تنها و تنها...
تعلیق ولایت فقیه است!
پانوشت : شنیدیم و دیدیم در خبر ها که در برخی از قسمت های سایت های هسته مان بسته شده و پلمب شده ....همه استکبار با همه هیبت اش بداند انرژی هسته ای حق مسلم ماست....!!
+ جانم فدای حضرت ماه....
کَیْفَاَنْسیکَ وَلَمْ تَزَلْ ذاکِرى...
چگونه فراموشت کنم
وقتی تو شب و روز صدایم می کنی؟
خداوند عزوجل مى فرماید:
هیچ مخلوقى نیست که به غیر من پناه ببرد،
مگر این که دستش را از اسباب و ریسمان هاى آسمانها و زمین کوتاه کنم،
پس اگر از من بخواهد عطایش نکنم و اگر مرا بخواند جوابش ندهم.
می خواهم ...
تمام احساسات کهنه ام را ,
بفروشم به دوره گرد خیابانی ...!
و به جایش نمک بگیرم ...
برای زخمهایی که ,
تو باقی گذاشتی ...................!
وقتی شهید "بایِّ ذَنبٍقُتلَت" است
پس منِ گنه کار حالاحالا ها زنده ام
.
.
.
میشود
هم زیارت...
هم شهادت ...
روی پرده کعبه این آیه حک شده است :
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ و من . . .
هنوز و تا همیشه به همین یک آیه دلخوشم
” بندگانم را آگاه کن که من بخشنده ی مهربانم ! “
آغیر درده سایسیز غمه
داحی یوخدور دوزوم داغلار......
مغرور باخما،بیر چاره قیل
سئونن دگیل کوزوم داغلار .....
قالخیر گویه آه- زاریم
فلک پوزدو کردگاریم.....
گاهی خدا ...
برویت همه ی درها را می بندد!!
زیباست اگر فکر کنی ...
آن بیرون هوا طوفانیست ...
و خدا دارد ازتو مراقبت می کند.!!
به "هیچ کس" نگفته ام ، غروب که میزند ...
تماشای تکیده گی ام پشت پنجره ، چه دیدنیست !
آدمها " پُـر " از فکرند ،
"میترسم" . . . ، که ،
مرا ، مثل " من " به تصویر نکشند ...
یَا حَافِـظَ مَنِ اسْتَحفَظَه
.
.
.
خدای من
در میآن این همه چشم...
نگاهِ تو
مرا بی نیاز می سازد
از هر نگآهی...
مدتهاست،
دلم شروعی تازه میخواهد
تو بیا ...
مرا دوباره آغاز کن ...
پانوشت :دلتنگم!برای کسی که مدتهاست،بی آن که باشد،هر لحظه،زندگی اش کرده ام !
تقصیر هیچ کس نیست
به نام "عشق"
جسمت را
لگد مال بوسه های هوس آلودشان می کنند
و به نام "ناپاکیٍ تو"
فراموشت می کنند
به نام "نجابت" باید سکوت کنی
و به نام "صبر" از درون ویران می شوی!!!
من مثل این گداها نیستم
که زنگ تمام خانه های کوچه را می زند
تا شاید یکی در را باز کند
من فقط درب خانۀ خودت
بست نشسته ام
"مهربان پروردگار من "
آن روز ماهی قرمزمان خودش را از تنگ شیشه ای انداخت بیرون,
و اگر می توانی
"" أَنْ لَا یَعْرِفْنَ غَیْـرَکَ ""
کاری کن همسرت جز تو مردی را نشناسد . . . .
پانوشت : بهترین هدیه ای بود که می شد داد....
چقدر این آهنگ حامد زمانی این روزها عمق وجودم رخنه کرده.... {لینک دانلود}
چه دفاعی از خودم بکنم جناب قاضی؟!
من بی دفاعم، من شریف تربیت شدم، من شریف بزرگ شدم
" و من اشتباهی ام"
من از اولش هم اشتباهی بودم
بله من یادم رفت که این ها مال من نیست و من اشتباهی ام،
اما خدایا تو شاهدی که من هیچ چیزی رو برای خودم برنداشتم
من هیچ چیز رو توی جیبم نذاشتم
من از سهم کسی نزدم
من فقط اشتباهی بودم
خدایا تو شاهدی که من کسی رو اذیت نکردم
من فقط اشتباهی بودم
چه دفاعی از خودم بکنم؟!
جناب قاضی من از هیچ کس توقعی ندارم
خدایا تو منو ببخش، من اشتباهی بودم!
پانوشت : باید به "پدرش" می گفتم که من .....!!
هــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــ ــــــــــیــــــــــــــ
ــــــــــــــ ــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ س !!!
در مقابل بعضی از مشکلات باید ساکت بود...
خداوندا به تو "پناه" می برم
از نفسی که "سیر" نمیشود
و از قلبی که "خاشع "نمیشود
و از علمی که "سودی "نمیدهد
و از نمازی که به فراز نرود، و از دعایی که شنیده نشود...
اللهـم إنّـی اعوذُ بکَ مِن نَـفـس ٍ لاتَـشـبَـع، و مِـن قـلـبٍ لایَـخـشَـع، و مِـن عِـلـم ٍ لایَـنـفَـع، و مِـن صَـلـوةٍ لاتُـرفَـع، و مِـن دعـاءٍ لایُـسـمَـع.
توی این روزای اول سال ۲ تا دعا است که باید بکنم :
✔ اول : "تشکر" واسه بودنت توی سال گذشته ...
✔ دوم : "آرزو" واسه داشتنت توی سال اینده ...
بدترین قسمت زندگی؛
انتظار کشیدن است
اما ...
بهترین قسمت زندگی,
داشتن کسی است که
ارزش انتظار کشیدن داشته باشد...
پانوشت :
اینجا ایران است! اینجا {جمهوری اسلامی } است ! اینجا یک استثنا است ! اینجا "سید علی "دارد! اینجـا ما میمیریم برای اماممان! اینجا عشق تکرار میشود ! اینجا به کوری چشم {ایالت عیش} ، {ولایت عشق} است. رهبرا! شاید از حادثه می ترسیدیم! تو به ما جرات طوفان دادی . . .
اسمش والمر ودرزبان ایتالیایی به نام عروس
عروس...
داماد....
همیشه این بوده و هست...
عشق...
اما این بار عشق به عروس باعث این امر نشد..
عشق به معبود عاشقان را به دامادی این عروس درآورد..
و مهریه اش چیزی نبود جز شهادت...
قد بلندم…
اما نه آنقدر که.......
ابرها را کنار بزنم و.....
سر از کار خدا در بیاورم !!
پانوشت : چند روزی میشه تو لاک خودمم...مانده ام در کار خدا
قرآن روی دست طاقچه باد کرده است !
از بس خاک می خورد !
ما ...
جانماز برای هم آب میکشیم ....!
به راستی چرا ! تظاهر به دین داری ! ؟
یه لحظه گوش کن خدا!
جدی میگم.
نه بچه بازیه نه ادا اطوار...
اینطوره دنیا...
حال خیلی ها خوب نیست.
نوروز هم رسیده
یه دستی به زندگیشون بکش ..لطفا!
اگر در همان الله اکبر شخص متوجه باشد که دارد چه کار می کند
دیگر لازم نیست که تا آخر نماز خیلی زحمت بکشد
به آن مقدار از نماز که دست خودتان است توجه کنید
بقیه نماز را خدا خودش درست می کند.
آیت الله محمد تقی بهجت "ره"
سرگردانم!
مثل عقربه های ساعت
خودت بگو!
به کدام سو بایستم برای سلام دادن به تو؟!
*السلام علیک یا ابا صالح المهدی*
چه خوش خیال است
فاصله را میگویم..
به خیالش تو را از من دور کرده است...
نمی داند تو جایت امن است
اینجا...
میان دلم...
پانوشت : از چشمهایت هر چه بگویم عجیب نیست , سرزمین من همین لبخند های توست که میانه ی جزر و مد نگاهت گیر میکند .نمیداند بیاید یا برود باشد یا نباشد بخندد یا…!!!!!