magar
مقرموعود
طبقه بندی موضوعی
پیوندها

Instagram

فراموش کردن بعضی ها

مثل آب خوردنه !

از همان آب هایی که

می پرد توی گلو و سالها سرفه می کنیم ...!

یعنی می خوام بدونم واقعا به کجای این عالم بر می خوره منم برم کربلا،
امام صادق (ع) می فرمود ""حداقل"" سالی یه بار برید کربلا ؛

پروانه را حواله فردا نمی دهند
امشب نمی شود بکشی راحتم کنی؟!!

آدمها از خودی ها بیشتر ضربه میخورن . . .

تا از . . .

بی خودی ها . . . !


مخاطب: آ-رئیس



پانوشت : الهی انت الغنی و انا الفقیر... هل یرحم الفقیر الا الغنی

امروز فکر کردم

چه کار تو را خوشحال می کند

تا آن را انجام بدهم

دیدم یک کارهایی را انجام ندهم

برای خوشحالی تو کافیست!

اگر غرور نبود !!!

چشمهایمان به جای لب هایمان سخن نمیگفتند !

ما کلام محبت را در ...

نگاه های گهگاه جستجو نمیکردیم .!!

دل من .. !

می آیی ؛

دیگر گناه نکنیم .. ؟!


پانوشت: مرگ دنگ و فنگ نمیخواهد مرگ ساده است برایت به سادگی روی شناسنامه ات مهر میزنند....فوت شد...! حواسمان را جمع کنیم شاید فرصتی برای توبه نباشد...

و تار  ;

تار و پود چادرت ،

 تارکننده چشم ناپاکان ...


میگویند فردا به سوریه حمله میکنند


و "عباس"


باز هم نگهبان  حریم زینب است!

 

هیس . . .

آرام باش !

مگر نمی بینی ،

" وجدان ها " به " کما " رفته اند . . .
.
.
 و چه زیبا گفتی :

" وَ أَمَّا السَّائلَ فلَا تنـْهَرْ "

و چه راحت زیر پا گذاشتیم ،

" انسانیت" را . . .

آینه "

با تو ام . . .

محض رضای خدا برای یکبار هم شده

به جای چشمهایم دلم را نشان بده

تا " بدانند "

دیوار  دلم آنقدرها هم که فکر میکنند

کوتاه نیست

گاهی زیادی کوتاه میآیم !

جدایی " آنقدر ها هم که

فکر می کنی

تلخ نیست !

اگر هنوز حرف های من را

باور نداری،...

از " نادر و سیمین " بپرس

که از تمام دنیا

جایزه گرفته اند !!!



پسر خانوم!

این ابرو نبود

که برداشتی

آبرو بود!


پانوشت : آدم خجالت میکشه از مرد بودنش وقتی این صحنه ها رو میبینه!!! اه حالم بهم خورد...

" بین الحرمین "

معنا می کند این آیه را . . .

"وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ"

و "خورشید" و " ماه "یک جا جمع شوند


قیامت آیه 9

باور نمی کنم

اینگونه عاشقانه

در من، حبس شده باشی!!

بگو با چه جادوئی ...

مرا اینگونه ناعادلانه وقف خودت کردی؟

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

کارگردان زندگی من

یا یک بدل برایم پیدا کن

یا

برای همیشه cut کن...

به وجودت قسم... ،

این قسمت ها خیلی درد داره…!


پانوشت: یا ستار العیوب....

اومدیم بعضیا رو آدم کنیم

زیادی روشون کار کردیم " خدا" شدن!!


پانوشت: مخاطبم همین دوست "نا دوستم" ...(ر. ز)....


در زندگی به هیچ کس خیانت نکردم

جز خودم.....

وفای به تو

خیانت به خودم بود!!!


پانوشت:فاجعه یعنى…آنقدر در تو غرق شده ام که از تلاقى نگاهم بادیگرى احساس خیانت میکنم!!عشق یعنى همین…
.

یادمان باشد ...

تاوان کارهایمان دامن عزیزانمان را هم میگیرد ..

همچون ما که....

تاوان یک لحظه غفلت آدم و حوا را...

میدهیم!!!!

ساده هستم

ساده می بینم

و ساده می پندارم زندگی را...

راستش، نمی دانستم جرم می دانند سادگی را!

سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم...

ولی من ساده می مانم

و ساده می میرم…

اما ترک نمی گویم پاکی این سادگی را …

هرگز ...


پانوشت : اینو مینویسم برای "آرئیس" تا بدونه که چقدر حالم داغونه و ناراحتم و این مجرم جرم اش را دوست دارد!!!

مرا زمانی از دست دادی

که میان روزمرگی هایت گم شده بودی...

و تو فرصت آن را نداشتی که دلتنگم باشی!

عجب از من!!!

تمام دلمشغولی ام تو بودی

تمامی دقایقم با تو می گذشت

تمام خنده هایم... گریستنم...

اما من حتی در لابه لای دفتر خاطراتت هم،

نبودم...!


"مخاطب : خودِ خودم"

نمی گفت بیا ...
نمی گفت بمان ...
حتی نمی گفت برو، راحتم بگذار ...
می آمد،
حرف های عاشقانه می شنید،
لبخند می زد و می رفت ...
این کار هر شب او بود ...!

خدایا ...

اون دنیا وقتی داری گناه های یواشکیمونو نشون میدی

گریه های یواشکیمونو هم نشون بده

می خوام ببینم عکس العملت چیه...!

بی قراره دل من


بی قراره کربلاته . . .


ح س ی ن


اینم سفارشی برا دوستان ناب خودم""حسینی ها" میزارم : (  )

گریه 


کار کمی ست 


برای توصیف نداشتنت . . .


دارم به رفتار پرشکوهی


شبیه به مرگ فکر می کنم . .!!

همه زندگیم " درد" است؛ درد...

نمی دانم عظمت این کلمه را درک می کنی یا نه؟

وقتی می گویم درد،

تو به دردی فکر نکن که جسم انسان ممکن است از یک بیماری شدید بکشد...

نه؛ روحم درد می کند...


مخاطب: آرئیس"



یک ساعت کـه خورشیـد بتـابد،

خـاطـره بـاران از یاد خواهـد رفـت !

این است قصـه فــرامــوشـی آدم هــا ...

"سید محمد"

ما به فقر احساس "انسانیّت" دچار شدیم !

نسلی که دردش را ،

کیبوردها ..

پیامک ها ..

و ..

تلفن های  پی در پی می فهمند..!!

قله ای که چند بار فتح شود:

بی شک روزی تفریح گاه عمومی می شود

آهای رفیق …...!!

مواظب "دلت" باش......!!

خدایا!!!

جای سوره ای به نام عشق

در قرآنت خالیست

که اینگونه آغاز گردد:

و قسم به روزی که قلبت را میشکنند

و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت....

جدول حل می کنم

« سخت متلاشی و از هم پاشیده »

پنج حرفی !؟

با خودم فکر می کنم من چقدر « د ا غ ا ن » َ م...

می گویند : ساده نیست . . .

گذشتن از کسى که گذشته هایت را ساخته و آینده ات را ویران کـرده ...!!!

امـا من گذشتم . . .

گاهی همه چیز قفل میشود!

ذهنت...

فکرت...

زبانت...

و پیامدش میشود...

سکوت...

سکوتی نه چندان خوشایند....!

جالب است ثبت احوال همه چیز را در

شناسنامه ام نوشته است...

به جز احوالم!!!!

زنده یاد پناهی

همه ادعا دارند طعم خیانت را چشیده اند...

همه ادعا دارند که بدی را به چشم دیده اند...

همه ادعا دارند که تنهایی را کشیده اند...

پس کیست که این دنیا را به گند کشیده است؟؟؟

در مسیر آسمان دست اندازهای عجیبی ست..!!!
دعاهایم قبل از رسیدن به خدا به طرز وحشتناکی چپ میکنند..!

با " یکی بود یکی نبود "
شُروع می شود این قصه
با " یکی ماند ، یکی نماند "
تمام !!
یکی من بودم یا تو ، مهم نیست . . !
مهم
قصه ایست که تمام می شود...

ذهنم آشفته . . .

خواب هایم پریشان . . .

خنده هایم فتوشاپی . . .

درد و دل هایم با دیوار اینجا . . . !

میزان همدردی ها هم با کامنت و. . . !!!

و تکرار پشت تکرار . .

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
آدمی که بیصدا قهر میکند،

میخواهد که بماند!

که دوباره بخواهد،

که دوباره خواسته شود!

وگرنه او رفتن را خوب بلد است..

برای دلتنگی‌هایم
برای دغدغه‌های خودم
برای شانه ای که تکیه گاهم نیست !
برای دلی که دلتنگم نیست …
برای دستی که نوازشگر زخم‌هایم نیست …
برای خودم می‌نویسم !
بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست !.!.!.!

باید وقتی حرف میزنی بیشتر دقت کنم !

بازی با چشمهایت را خوب بلد بودی

حالا بازی با کلمات را هم خوب یاد گرفتی !

بیچاره دل من که در این بازی بازنده است . .

پانوشت:این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم همانند توست مرا ” دوست ندارد ”احساس ندارد ! اما هر چه هست ” دل شکستن ” بلد نیست

افسران - خداحافظ رفیق ...

افسران - خداحافظ رفیق ...    افسران - خداحافظ رفیق ...    

- ببخشید میشه ازتون بپرسم یه خانوم جوون،3 نیمه شب
تو این هوای سرد...کنار خیابون چیکار میکنه؟
-منم میتونم ازتون سوال کنم یه آقای جوون،3 نیمه شب
برا چی توی خیابونا پرسه میزنه؟
- خدمت شما عارضم که ... این آقا اومده یکی از دوستاشو از آسایشگا ببره خونه
-خب این خانوم جوونم! ... اومده کنار خیابون که شوهرشو ببینه
- تو دست بر نمیداری از این کارات؟
-چرا دست بر دارم؟؟؟ مگه دیوونم؟؟؟
- آره بخدا... دیوونه ای
ا-گه این دیوونگیه! خدا ایشالا همه رو دیوونه کنه ... تا مث من کیف کنن
- کدوم کیف پروانه؟؟؟ بابا برو شوهر کن
-شوهر؟؟؟ ... مگه ندارم؟؟؟ به این ماهی ...
- خودتو تو آیینه دیدی؟ داره رنگ و آبت برمیگرده هااا.... پس فردا دیگه شوهر گیرت نمیادااا ...
-یه شوهر گیرم اومده ... برا هر دو دنیام بسه
- چرا نمیخوای قبول کنی پرووانه؟ ... تو فعلا تو این دنیایی ...
-باید ازدواج کنی ... بچه دار بشی ... بچه هاتو عروس کنی ... نوه دار بشی ...
مثل همه کیف کنی از این چیزا ...
-من ... همه این کیفارو با دیدن تو میبرم...اونم چه کیفی ...
- حتی به قیمت اینکه در و همسایه و برادر خواهرات به چشم یه دیوونه بهت نگاه کنن؟...
-نگاه دیگران برام مهم نیست ... فقط نگاه منتظر تو برام مهمه ...
که تو دروازه اون دنیا چشم انتظارم نشستی ....
خدا نکشتت مرتضی... چه نگاهی داری تو ...
- لااله الا الله
 بچه ها منتظرن ... اجازه مرخصی میدی؟
-دوستت دارم ... قد همه آسمونا ...
- ما بیشتر ... خدافظ

"ریحانه النبی"


اینایی که خنده هاشون

گوشه فلک رو کر می کنه ...

همونایی هستن که

صدای گریه های آرومشون

حتی بالشتشون نمی شنوه...

"کلبه دوستی"

اشتباه نکنید
اینجا دشت کویر نیست
غربت دریاچه ارومیه است
کم آبی این دریاچه را از بین نبرد

بی تفاوتی مردم و مسئولان بی توجه، دریاچه ارومیه را نابود کرد ...

"دریاچه ارومیه - 30 مرداد 1392"


پانوشت: حسرت یه آب تنی تو دریاچه ارومیه مونده این چندین سال به دلمان......."آه"

باز آی و

دل تنگ


شیعیانت را مونس جان باش . . .



یابن الحسن آقا بیا

کلاغ!!!

به خانه ات برس ...

قصه ی من تمام شد ...!

یکی تمام بود و نبودن هایم را ...

یک جا برد!!!

همه را صدا زد

فرمود:عباس....علی اکبرم....زُهیر...حبیبـــــ

ومن

معتقدم ما را هم صدا زدند...

نشانی اش این اشکهایمان.....

.........


صلی الله علی الباکین علی الحسین.

نسل من

از بیرون خوبه

ولی از تو سوختست...!

چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته
اما خوندن صدها سطر از دری وری های وبلاگ ها آسونه!

اینطور نیست؟

دارید می‌خندید؟
دارید فکر می‌کنید؟

خنده دار تر اینه که یه لحظه به فکر فرو میریم و در کمتر از یک دقیقه فراموشش میکنیم....!!

. . . سه نقطه و دیگر هیچ ...!

تمام  حرفهای مردی که کارد به استخوانش رسید ،


ولی فریاد نزد...... !!!

گیرم تمام این ,

صفحه را هم عاشقانه نوشتم ...

از این ستون تا آن ستون ...

هیچ فرجی نخواهد شد ...

وقتیکه " دلت " برایم ,

" تنگ " نمی شود ..................!

هر نُتی که از عشق بگوید زیباست ...

حالا ...

سمفونی پنجم بتوون باشد ...

یا زنگ تلفنی که ,

در انتظار صدای توست ................!

باز هم دیدمش

  نه اینکه بغض کنم،نه!

فقط از دور


هزار سال"
پیر "شدم

اونی که از من گذشت

واسه من در گذشت

روحش شاد و یادش فراموش !!

از تمام دلتنگی ها

از اشک ها و شکایت ها که بگذریم

باید اعتراف کنم مادرم که میخندد خوشبختم !

از چشمهات هر چه بگویم عجیب نیست

سرزمین من همین لبخند های توست

که میانه ی جزر و مد نگاهت گیر میکند

نمیداند بیاید یا برود

باشد یا نباشد
بخندد یا…!!!!!

ساعتم را متوقف کرده ام ،

بی کوک،

بی باطری،

تا حتی هوس یک ثانیه حرکت هم به سرش نزند…!

بی تو بودن شمارش نمی خواهد…!!!

اللهم عجل لولیک الفرج

وقتی مهربانی چون خدا داری ؛

ناامیدی چرا . . . ؟ ؟ ؟



قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ  یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿زمر/ ٥٣﴾
بگو ای بندگان من که بر خود زیاده روی روا داشتید از رحمت خدا نا امید نشوید در حقیقت خداوند تمام گناهان را می امرزد که او خود امرزنده و مهربان است .

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

بی عصا به آب خواهم زد ...

موسی اگر " ایمان " داشت ,

من " امید " دارم .............!

عاشقی

مرگ مغزی ست

و قلبت

اولین عضوی ست

که اهدا میکنی!


پانوشت: خدایا میشه آخر قصه ما رو کاری کنه که از این( + ) استفاده بکنم!!

آدم ها لالت می کنند…

بعد هی می پرسند…

چرا حرف نمی زنی؟

این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست…

پانوشت: حاج آقا....مواظب باش عمامه ات رو باد نبره!! " آ رئیس"

بیا برای یکبار هم که شده…
دست به خلاف بزنیم…!
من اندوه و قلب تو را می دزدم…!
تو تنهایی و روح مرا…!!

دل درد گرفته ام

از بس فنجان های قهوه را سَر کشیدِه ام

و تو

ته هیچکدام نبودی . . !!

خدایا ...

کاشکی به جای روحی که درون مون دمیدی

یکم انسانیت بهمون میدادی

ما آدم بشیم

خدایی بودن پیشکش

حسین جان...

کاش ضریح قبلی ات را به برادرت حسن میدادند...

هدیه ی برادر به برادر دیدن دارد...

آن هم برادر بی حرم....

***امام حسنی ها مادری اند...***

انسان ها هراز چندگاهی از جایی می افتند..!

از پا...

از نفس...

از لبه پرتگاهی...

از این ور بوم...

از دماغ فیل...

از چاله به چاه...

از عرش به فرش...

از چشم...

از چشم...

دلتنگ روزهایی هستم ...

که معنای خداحافظ ،

تا فردابود...

پانوشت:
امشب...کم توقع شده ام...آرزوهایم کوچک است...هیچ چیز نمی خواهم جز کودکیم.!!!

کاش هر روز جمعه بود

و ...

دلتنگیهایم را گردن غروبش می انداختم !


اللهم عجل لولیک الفرج


به تقویمی که مرا یکسال بزرگتر نشان می دهد !
حتی ...

به موهای سفیدی که بر سرم می رویند !..

کاری ندارم !!

من ...

هنوز خود را کودک خانه ی تو می دانم !!

مــــــــــــــادر

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

صدا بزن مرا ،

مهم نیست به چه نامی ...

فقط "میم"ِ مالکیت را آخرش بگذار ...

می خواهم باور کنم ... مال تو هستم

حال همه ی ما خوب است ؛در اینجا...

خدا؛ اما تو باور نکن...!!


پانوشت: از چند روز قبل که فکر بستن مقر موعود در سرم قدم میزند به خیلی چیز ها فکر کردم و به نتایجی هم رسیدم! از اون روز 65 نظر خصوصی برایم آمده که توضیحات و تفسیر های گوناگونی از طرف دوستان برا مشکلم بیان کردند و ممنون از همدردی همه بچه های مقر موعود ....

انگار به یک سی پی آر ( احیا )نیاز بود تا دوباره جان بگیرم و این را مدیون شما دوستان هستم....

اما حرف دل :  اینجا ( + )

مقر موعود به زودی بسته خواهد شد....!


شما بنویسید: پـــــــایان


از مرحوم حاج آقا مجتهدی نقل شد که میفرمودند: آقای آخوند از آقای نخودکی خواست که او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت: مـــرنــج و مــرنجـــان. آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم؟ مثلا وقتی بفهمم کسی


مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور میتوانم نرنجم؟!



آقای نخودکی گفت: علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. همچنین عارف کامل مرحوم آقای حاج اسماعیل دولابی نیز فرمود
خلاصه و لبّ اخلاق در دو کلمه است : مرنج و مرنجان


پانوشت: بچه هایی که میایند مقر موعود تازگی ها حرف هایی به گوشم میرسه که ......من هیچ وقت کسی رو نرنجاندم ولی چقدر باید بقیه منو اذیت کنند؟؟ این رسمش نیست ها ....همین

این جا دنیای مجازیست ...!!!

میل به مظلوم نمایی زیاد
تنهایی هیچ کس را باور نکنید

مردم عشقشان را بلاک می کنند !!!
تا هر غلطی میخواهند انجام دهند...!

این دیوار (مقرموعود) نوشته هایش دروغی بیش نیست...!

خدایا کاسه ی صبرم

کوچک نیست ،

این غمها

بزرگتر از دل هستند

آری تمام شد.
ماندیم با خاطراتی از آدم شدن
خلوتی که هیچ اثری از غیر نبود و...
و امروز ما که کم کم،کم شدنمان را احساس می کنیم و...
واای باز هم ...
می بینی چه بد دردیه یتیمی و بی صاحبی.
خوش بحال اصحاب ائمه(ع)که برای روزای کم آوردنشون می دونستند باید کجا برند؟
اصلا،خوش بحال همه اونایی که در زمان ائمه(ع)زندگی کردند،حتی بداشون که لااقل در همه عمرشون،یکبار هم که شده فهمیدند لذت درک معصوم(ع)یعنی چی؟نه مثل ما انسان های مناسبتی که...


آقا،مولاو ارباب(عج)،خیلی دلمون تنگه


حجت الاسلام والمسلمین حاج وحید آقازاده

اینجا قران هم بخوانی

برایت حرف میسازند!

میگویند: با خدا رابطه دارد..


پانوشت: دلخورم از خنده هات که حس خوبی بهم نداد!!

مخاطب: آ رئیس

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

مولا


بیا و آرامم کن . . .


یابن الحسن دلم رو شکستن آقا بیا

شنیده بودم " پا "، " قلب دوم " است

امّا باور نداشتم
تا آن زمان که فهمیدم
وقتی دل ماندن ندارم ...
پای ایستادن هم نیست ...!!!

یکی از این آدمها یه شب دعاش میگیره
یکی از همین شبهایی که شب تقدیره

یه دل شکسته یه گوشه این شهر صداش
میرسه تا آسمونا ؛ آه چه دامنگیره

غروبا چه حالی داره ، این فضا چه حالی داره
که برای گریه کردن یه هوای عالی داره

 

 

من باشم و تو باشی و …

چیز محالی نیست

خب صفر درصد هم

خودش کم احتمالی نیست!!



این سحر هم ذکر “دوستت دارم” را برداشته ام، دانه دانه…

هر سحر می شمارم نعمت هایی که با آن فهمیده ام،  تو دوستم داری…

و بگو چگونه شکر بگذارم این همه عشقی که در شمار هم نمی توان آورد؟

فقط در دل سحرت آمده ام بگویم: دوستت دارم، خدا…

همین.

گور پدر این صندلی که می‌گوید:

«من یک‌نفره‌ام»!

هندسه عشق

جای مرا باز می‌کند

کنار تو....



اینقدر ورقهای زندگی ام را

بهم نریز"حکم" همان "دل"است

 که برای تو می تپد..

میان هر نفسی که میکشم

همهمه ای ست....

که از همه پنهان....

از تو چه پنهان...

میان هر نفسی که میکشم

تو هستی که میکِشم تو را....

که میکُشی مرا...

خدای مهربان من

خود فراموشی هایم را ببخش !!!

که می دانم

سراپا تقصیرم !!!

و چون می دانم !

از شرم چگونه بگوم ؟!

الهی العفو

............... الهی العفو

............... ............... الهی العفو

"یا لطیف "

صبح خواهد شد
و به این کاسه ی آب
آسمان هجرت خواهد کرد...

"اللهم عجل لولیک الفرج"

و مرا غیر تو دلداری نیست !

یا اَنیسَ اَلقُلوب ...


خبرت هست که غیر از تو مرا یاری نیست...؟


دل نوشت : خدایا ... حاشا ... کِه اگر بسوزانی ام .. همه را خواهم گفت ... از عشق بازی نهانمان!

خدایا!

خروج از ماه مبارک را برای ما

مقارن با خروج از تمامی گناهان قرار بده...


پانوشت: بچه های مقر موعود بهترین جمله هاتون رو زیر این مطلب بنویسید....اولین رو من مینویستم:

+چه طولانی میشود این روزها , این نقطه چین ها تا به تو ...هر روز انگار کفاره ی یک گناه است !چه غوغایی به راه انداخته ام ...راستی ..دوریت ...کفاره ی کدام گناهم است........؟ربنا آتنا کربلا کربلا کربلا کربلا


خدایا بارها دقیقاً همانجایی دستم را گرفتی

که می توانستی مچم را بگیری !

امروز را به امید آنکه در آغوشم بگیری ، آغاز کردم

بسم الله ....

حرفی برای گفتن نمی ماند

وقتی دلی

بی هیچ گناهی شکسته باشد

وخرده های دل

چنان راه نفس کشیدنت را بند بیاورد

که هر نفست

با درد باشد

و مدام چشمانت

پر و خالی از اشکی شود

که آن هم با درد است

حرفی برای گفتن نمی ماند

وقتی دردی راه گلویت را بند بیاورد!!


مخاطب: آ رئیس


فرقی نمی کند
کجآ

یا ک‍ی!

در هیاهوی این شهر

هرکجا و هر وقت دچار واهمه شدی

با "
ایمانت" وضو بگیر
زیر لب نیت کن

"حجاب می کنم قربة الی الله"


پانوشت: هرچند قبلا اینو نوشته بودم اما گفتن اینو دوباره بیارین اولین صفحه و منم.....

خرس گنده چیست!؟؟

واژه ای که پدران و مادران ایرانی،

برای ندادن عیدی و کادو تولد

به فرزندان خویش نسبت میدهند!! :D



اینم یکی از این گنده ها (+ )


دوست خوب آن است

که در عین تذکر سختی بدهد

مثل من ..

سخت تذکر خوردم ..

مثل من ..

سخت تذکر دادم ..

در باب رفتارهای بی جا ..

بی موقع ..

مخاطب: ا رئیس

روز خبرنگار کی بود, خبرنگار کی هست؟
گلشن راز : خدمت شما مسئول عزیز شهرستان شبستر از آن بخش تسوج اش گرفته تا آن سوی اش یعنی صوفیان حرفم با شماست ولا غیر....

لینک مطلب:
+ http://golshanraz.ir/news/3974
+http://tasuj246.blogfa.com/
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

یادته زیر گنبد کبود


تو بودی و کلی آدمای حسود؟


تقصیر همون حسوداست که حالا


هستی ما شده یکی بود یکی نبود...


اللهم عجل لولیک الفرج

امان از این ها که

جان آدم را به لب می رسانند!؟

نام عزرائیل
بد در رفته است …!


مخاطب» آ رئیس

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
خدایا عجب از آدمی،

 که نشانه‌هایت را می‌بیند

 و انکارت می‌کند

و عجب از تو

که انکارش را میبینی

 و مهربانی میکنی

خوش به حالت آسمان ...

بغضت که میشکند ،

همه خوشحال میشوند ...

بغض من که میشکند ،

همه میگویند: چته باز!!


پانوشت: غرورم چه بی غیرت شده....



اللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ وَاجْعَلْنی مِنَ وَاجْعَلْنی مِنَ

می گویند قلب هر کس به اندازه مشت بسته اوست

اما من قلبهایی را دیده ام که به اندازه دنیایی از محبت عمیق اند


دلهای بزرگی که هیچوقت در مشتهای بسته جای نمی گیرند


مثل غنچه ای با هر طپش شکفته می شوند


دلهای بزرگی که مانند کویر نامحدودند


و تشنه اند , تا اینکه ابر محبت ببارد

"ق" مثل قلب مادر...

بیشعورترین موجود دنیا
این دل منه !
روزی هزارتا دلیل و منطق
براش میارم آروم میشه
بازم دم دمای شب که میشه
هی ازم میپرسه چرا ...؟؟

غمگینم همانندِ..

جوان  لحظه ی اعدام ; به گریه مادرش میخندید ;

خاطرش آمد بچگی اش گفته بود : خنده ات آرامم میکند ....!

یک ماه عطش ،

به احترام " حسین بن علی و فرزندانش "

اینگونه شد که

رمضان

خلق شد !

السلام علیک یا عطشان ...

مرا به کعبه چه حاجت !!

طواف میکنم ♥ مادری ♥ را که ...


برای لمس دستانش هم وضو باید گرفت...


پانوشت: گریه مادر بدترین زلزله دنیاست!! وقتی که غصه میخورد برای عزیز دلش""فرزندش""

حال این روزهایم

یکسره شبیه همان تکه ی پرمعنا و به یاد ماندنی

فیلم "طلا و مس" است ...

همان لحظه ای که

آقا سید غمگین تر و نا امید تر از همیشه ...

پشت دار قالی نشسته بود

و هر رج که می زد زیر لب زمزمه می کرد:

الهی وَ رَبّی مَن لی غَیرُک ...

اَسئَلُه کَشفَ ضَری و النظُر فی اَمری ...


بر تمام...

قبرهای این شهر...

بوسه بزن شاید ب یاد اوری...

مرا کجا گذاشته ای....

مــــــــــــــــــــــن....

در تنهاترین قبر این شهر خفته ام...

صدای" کلاغها "را میشنوی.؟؟؟؟؟؟؟؟

دارند برایم فاتحه می خوانند.!!!!!

 

پانوشت: خدایا ما بنده بد تو هستیم به خوب هات بگو اینقدر بدی ما رو به رخ مان نکشند!! خدا اینها نمیدانند تو ارحم الراحمین هستی؟؟ مگه نه اینکه هر روز  در نماز این رو تکرار میکنند؟؟؟!

مخاطب: ""آ رئیس""

 

 

مقرموعود مثل مسجد بین راه ...

هرکه می آید مسافر است

می رود...

می شکند...

هم نمازش را هم دلم را... !!

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

یکی ازم پرسید

منبع نوشته هایت کجاست؟؟؟

گفتم زیاد دور نیست؛

یک وجبی بغضم...



انگار " خدا " در " صدایت" " کدئین " تزریق کرده ،

با من که حرف میزنی دردهایم را تسکین میدهی

"قرآن"

بوی ناب بهشت می دهد همهٔ نام های 

قشنگ  تو ...می گذارمشان روی زخم های *د  ل م* ...

گفته بودی * اَلجَـبّار *

یعنی کسی که جبران می کند همهٔ شکستگی های دلت را ...

گفته بودی * الشّافی *

یعنی کسی که شفا می دهد تمام  زخم های عمیق و نا علاج را ...

*هوای دلم سبک می شود با زمزمهٔ نام های زیبایت* 


پانوشت :  آخ دارم میترکم از این این غمی که رو دلم نشسته!! دو تا از شبهای قدر رو از دست دادیم به خاطر دو سه نفر ...لا اله الله....تا سال بعد فکر کنم تو حسرت این دو تا شب میمونم....


*دلتنگ شب قـــــــــــــــــــدر ام خـــــــــــــــــــدا*

من بنویسم یا تو ...!؟

موقع نمازم که می شود،

فرشته ی چپ و راست ،

عزا می گیرند که چه کنند!؟

« إیاک نعبد » را

جزء حرفهای خوبم بنویسند یا جزء دروغهایم ......

پاهایم را که در آب میزنم ،

ماهی ها جمع میشوند...

شاید اینها هم فهمیده اند

که یک عمر طعمه ی روزگار بوده ام !

رمضان ماه (ع) است ..

می داند ...

ربنا های مرا ذکر (ع) آمین است..

حاجت هر که در این ماه بود ...

اما .... 

را طلب است


دعایت میکنم من

در میان ربنای سبز دستانم

دعایم کن سر سجاده ی سبزت

میان بغض چشمانت

 گمانم هم دعای من بگیرد هم دعای تو ......

دعایم کن

Description: //bayanbox.ir/id/3034693682389834931?view

واژه ها

حرف ها

و کلام ها

در گذر زمان می آیند و می روند

اما خاطره خوش باهم بودن هست که می ماند


افتخاریست در کنار شما بودن
حتی اگر فراموش شدم …!!

 

 إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ .. عادیات/6


و چه زیبا گفت جرج جرداق مسیحی؛


« علی (ع) را بر اثر شدت عدالتی که روا میداشت، کشتند! »

و این عدالت علی(ع) بود که فرقش را شکافت!! 

« عدالت؛ تنها شهد و عسلی ست که در نهایت به کام مردم، تلخ آید!! »

تو مرا نادیده بگیر . . .

و من

بدنم روز به روز کبودتر می شود . . .

از بس . . .

خودم را می زنم ،

به نفهمی . . . !!!

حرف دل : بی نظمی و بی برنامه بودن مراسم شب های احیا در مسجد جامع شهر تسوج باعث اعتراض و نارضایتی شب زنده داران شد.

 

خدایا

خیلی این چند روز

زحمت کشیدی...

تمام تلاشت را کردی!

اما خب انگار قسمت نبود

مابرگردیم!!

خدایا

دیگر بس است

بیا و اینقدر خودت را اذیت نکن

این دستگاه ها را قطع کن

آن کپسول اکسیژن معنویت را هم...

مرگ من،مرگ مغزی است...

شوک شبهای قدر هم

جواب نداد!


einlam.ir

نمیدانم فرهاد

ازچه می نالید!...

اوکه تمام زندگی اش

(شیرین) بود.....

"..."


سخت است حرفت را نفهمند
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند
حالا می فهمم
که خدا چه زجری می کشد
وقتی این همه آدم، حرفش را که نفهمیده اند، هیج
اشتباهی هم فهمیده اند...

چه کسی می داند؟ شاید آن شادترین لحظه ما در راه است …

ای نفس ها به فدای کف نعلین شما ! ...

اندکی تند قدم بردارید...

سرمان درد میکند این شب ها

درد این "درد" ، فرق میکند.


شیعه سردرد کنان میگوید:


درد اول : پدر


درد دوم : فرق

احساس میکنم وقتی می نویسم

خدا چشمانش را میگیرد...

وقتی میخوانم گوش هایش را...

صادقانه بگویم

فکر میکنم

خدا هم از سادگی من

و حرف های تکراری ام

خسته شده است!!

برای دلم گاهی پدر می شوم!

می گویم:

بس کن، تو دیگر بزرگ شدی...

خالی شدم...

احساس سبکی میکنم:

مثل یک "پر"

خدایا

به یک نسیم تو

پرواز میکنم...!

در شب قدر

مهمتر از "بیداری کشیدن"،

"بیدار شدن" است.

دعا کنید که بیدار شویم...

سحاب"

امشب از فرق علی ، کعبه پلی زد به بهشت . . .

چه مراعات نظیریست . . .


علی (ع)


کعبه


بهشت . . .!

خدایا

از سکوت دلم

حرف می کشی

 اقرار و اعتراف

در رمضانت

 چه پر رونق است!

پانوشت:
سکوت از نداشتن نیست، از بزرگواریست.برای همین هیچ وقت صدای خدا را نمی شنوی

آغوش بعضی ها …

علم را زیر سوال می برد !

آنقدر آرامت می کند …

که هیچ مُسکنی …

جایش را نمی گیرد

مثل : آغوش "مادر"....

خداوندا؛

خط و نشان دوزخت را برایم نکش!


که جهنم تر از نبودنت جایی را سراغ ندارم...!!
لا اله الا الله

خیلی گران تمام شد

این آب خواستن یک ،

از قبیله ی ما یک گرفت ...

. . .


پانوشت: این قسمت را لب تشنه گوش کنید!!(( دانلود ))

زیباترین

مکث عالم


موقعیه که توی لیست انتظار


زائرای کربلا باشی . . .



ح س ی ن


پانوشت:زیبا ترین دیالوگی که در زندگیم شنیدم مربوط به فیلم روز واقعه است:"تمام حجت مسلمانی من حسین ابن علی است"

آدمیزاد ، غرورش را خیلی دوست دارد ، آن را از او نگیرید ...

حتی به امانت نبرید ...

ضربه ای هم نزنیدش ، چه رسد به شکستن یا له کردن آن !

آدمی غرورش را خیلی زیاد ، شاید بیشتر از تمام داشته هایش دوست می دارد .

حالا ببین اگر خودش ، غرورش را به خاطر تو ، نادیده بگیرد ، چه قدر دوستت دارد !

و این را بفهم آدمیزاد ..!!


رنج عشق های کوچک را

فقط با عشق های بزرگ «عشق به خدا»

می توان سبک کرد!

"حجت الاسلام وحید حاج آقازاده"

من گریزانم از این خسته ترین شکل حیات،

و از این غربت تلخ،

که به اجبار به پایم بستند،

میگریزم از شب،

میگریزم از عشق

و تو ای پاکترین خاطره ها،

همه جا در پی تو میگردم.

هر چه از دست میرود بگذار برود

چیزی که به
التماس آلوده باشد نمیخواهم...!!!

هر چه باشد
حتی زندگی...!

کاش جایی برویم ...!

تابلویی داشته باشد ...

که رویش خدا نوشته باشد :

پایان تمام دلتنگی ها ….........!

پانوشت: قصه ی عشق از انجا شروع شد که خدا عشق یک بی کفن انداخت میان دل ما" انا مجنون الحسین(ع)"


تسبیحی بافته ام!!

نه ازسنگ...

نه ازچوب...

نه ازمروارید...

تک به تک مهربانی هایت رابه نخ کشیده ام تابرای شادمانیت دعا کنم...


پانوشت: از همه دوستانی که مقر موعود رو برای دیدن انتخاب میکنند ممنونم که همراه من هستند.....امیدوارم برای هر چه بهتر شدن وبلاگ نظرات خوبشون رو از ما دریغ نکنند...منتظریم

بعضی وقت ها خداحافظ

یعنی : نذار برم …

یعنی : برم گردون..

یعنی : سفت بغلم کن.. و

سرمو محکم بچسبون به سینه ات و

بگو :

خداحافظ و کوفت ..

خداحافظ و زهر مار..

بیخود کردی میگی..

خداحافظ !

دفعه آخرت باشه !!

مال خودمی …

به من حق بده؛
در این ماه رمضان،
سر افطار…
با همه نخوردنهایم،روزه گرفتنهایم…
باز…
میل به خوردن نداشته باشم!!!
این بغض‌ها که تو به خورد من می‌دهی…
سیرسیرم می‌کند!!!

 

خدایا خیلی هایمان فقیریم...
در ایمان
در اخلاق
در اعتقادات
در اراده
در اندیشه
در عمل


اللَّهم سُدَّ فَقرِنا بِغِناک...

راستش را بگو

نکند تو همان

این نیز

هستی که

همیشه می‌گذرد؟

پانوشت:نفسم از حبس ابد نمی ترسد....وقتی وداع قلبم ثانیه های بی تو بودن را شمارش کند!!

من بی رمق ترین نفس

 این حوالی ام

از بودن مکرر هست

 بردار خسته ام :

من با عبور ثانیه ها

 خرد می شوم

 از حمل این جنازه هوشیار خسته ام!!

گفتی که نازل می کنی آرامش را بر قلب مومنان

گیرم که مومن نباشم

اما بنده ی تو که هستم

می شود بر دل من نیز نازل کنی...؟!

هو الذی أنزل السّکینة علی قلوب المؤمنین ( سوره فتح، آیه 4 )

 من از منازعه ی عقل و عشق دلخونم

جنون کجاست که پایان دهیم غائله را؟!
                   

من به خودم

مثل یک مداد رنگی نگاه می کنم

شاید رنگ مورد علاقه تو نباشم،

اما میدانم روزی،

برای کامل کردن نقاشی ات

به من نیاز پیدا خواهی کرد.


قایقت میشوم ؛

بادبانم باش ،

 بگذار هرچه حرف پشتمان میزنند  ،

 باد هوا شود دورترمان کند ...

آدم ها زود پشیمان میشوند… !

گاهی از گفته هایشان، گاهی از نگفته هایشان…


گاهی از گفتن نگفتنی هایشان…


و گاهی هم از نگفتن گفتنی هایشان…

خدایا !

از این به بعد

به مخلوقاتت

یک "مترجم"ضمیمه کن...

اینجا هیچکس هیچکس را نمیفهمد

چقدر معصومانه

...

دیدارت را

این همه روز

روزه گرفته ایم ،

بدون افطار !!

و اینک

همه دلتنگیم !!!
و

این دلتنگی

یعنی اذان مغرب

به افق چشم‌های کسی ....

 اللهم عجل لولیک الفرج

و چه معمای عجیبی ست ...

آنکه در دلش، درد بزرگی داشت ؛

درد دلی برای گفتن ،

هم داشت ،

هم نداشت ..


پانوشت:چه ساده در میان گریه های خویش زاده میشویم و چه ساده در میان گریه های دیگران میمیریم و در میان این دو سادگی معمایی میسازیم به نام زندگی !

چه کسی می گوید

جاذبه رو به زمین است ؟؟؟

من کسانی را دیدم

که فارغ از هر کششی رفته اند تا بالا ، تا اوج …

آری ؛ جاذبه رو به خداست !!!

خدایا ....

اگه یه روز فراموش کردم خدای  بزرگی دارم ؛

تو فراموش نکن که بنده کوچیکی داری !

با نوازشی و یا شاید تلنگری آرام وجودت را ،

همراهیت را ؛

مهربانی و بزرگی ات را برایم یاداوری کن ... !!

با سایه ام سفر می کنم ;

امروز

این خوشبختی را

مدیون خورشیدم !

می پرسم : چه کار می کنی؟
می گویی : به آینده فکر می کنم!

می پرسم:آینده؟

می گویی:


آ:آری،کاش


ی : یک بار


ن :نشانم بدهی


د :دوستم داری


ه :همین !

عده ای مثل قرص جوشانند ...

در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و

کف می کنند که سر می روند اما ...

کافی است کمی صبر کنی ...

می بینی که از نصف لیوان هم کمترند !!!

تو را

خودم چشم زدم

بس که نوشتمت میان شعرهایم

بی آنکه

اسپند بچرخانم

میان واژه ها...

زمان هایی هست

که تمام عاشقانه ها هم می تواند


خلاصه شود در یک عبارت :


.

.
به درک


پانوشت:ﻫﯽ ﺭﻓﯿﻖ . . .
ﺯﯾﺎﺩﻯ ﺧﻮﺑﻰ ﻧﮑﻦ ...ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﮑﺎﺭ ﺍﺳﺖ ...اﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﻰ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻰ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﻣﯿﺰﻧﺪ و 
ﭘﺸﺖ ﻣﻰ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﻮ , ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺵ !
ﺣﺘﯽ ﺭﻭﺯﻯ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﺷﻤﺎ…؟!

هر چه دلم را

خالی می کنم

دوباره پر می شود از

"تو"


چه برکتی دارد


" دوست داشتنت"!!

روی تابلونوشت های جمکران خوندم :

با چشمهایی که میخواهی با آن جمال حضرت مهدی (عج) را تماشا کنی ، گناه مکن

هر بار که می خوانم ، فراموش میکنم

برای دیدن تو دیده ای وارسته از دنیا مرا می باید

برای لمس نگاهت باید از زمین برید

هزاران قلاب از رنگ و لعاب ، نگاه مرا بند زمین کرده

همیشه نه

اما بسیار فراموش می کنم

* تو چقدر زیبایی*

گریه"

ارثی ست که

عشاق به هم می سپارند

غم تو ارثیه رسیده است به ما....


تنهایی،

آدم را حشره شناس می کند!

حتی نایاب ترین عنکبوت های دنیا هم،

کنج دیوار اتاق من،

تار تنیده اند . . .!!

واقعی و مجازی ندارد

آن جا قدم به قدم به مرگ نزدیک می شوم

اینجا کلمه به کلمه


قبول داری؟

می‌نویسم

پاک می‌کنم

می‌نویسم

پاک می‌کنم....

املایم بد نیست!

از تکرار اسمت لذّت می‌برم!

مردم همه تو را به خدا سوگند می دهند

اما برای من تو آن همیشه ای . . .


که خدا را به تو سوگند می دهم!


اللهم عجل لولیک الفرج

برایت ون یکاد میخوانم و آیت الکرسی...

این هاهم که نباشند سلامت خواهی ماند..

.

.

نگاه عاشق دعاست...


پانوشت: گفت میخواهم با تو به خدا برسم....اما غافل از اینکه خدای " من" همین حوالی گم شده!!


وقتی داری نزدیک میشی به حرم ...

اینجوری میبینش ...

آخه اشک پر میشه تو چشات

به قول معروف :

چشمم از اشک پُر و عکس حرم میلرزد...


آدم چه صبورانه

بعضی از درد هارا

تحمل میکند!

بی انکه بداند

"حق" است یا "ستم"...

أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ .

خدا حائل هست بین انسان و قلبش!. (انفال/24)

تویی که از همه زندگیت

خسته شده ایی ؛

بخوان :

الا بذکر الله تطمئن القلوب...

دل؛

این کلمه ی بی نقطه؛


گاهی تنگ می شود؛


در حد یک نقطه ...!

مثل نخهای سر تسبیح؛
وقتی که باد می وزد ...
این سو و آن سو می روم
گم می شوم
ولی
چیزی از دلتنگی ام
برای تو
کم نمی شود ....

.
.
.
تو بگو با این سیل اشک هایم چه کنم..."

فقط تویی که
مرا
نشانم میدهی ..."

و من

نمیدانم چه کنم اگر ...


"الهی و سیدی اِن کُنتَ لا تَغفِرُ اِلاّ لِاولیائک و اهلِ طاعتک،

فَاِلی مَن یفزعُ المذنبون ... !

.

.

راستی رمضان !!

ماه ما را دیدی بگو

بگو که :

دیگر نایی برای ما نمانده ؛

بگو که :

تنها به آمدن او دل بستیم ........

٭٭اللهم عجل لولیک الفرج٭٭

لغت نامه هاى دنیا را

باید آتش زد

جلوى واژه ى نبودن نوشته اند :

“ عدم حضور شخصى یا چیزى ”

همین!

پانوشت:چقدر نبودن تو را ساده فرض مى کنند...

در باند خدا

آنقدر باید بدوی تا

کنی

اگر میخوای شوی

باید نمره 20 بگیری ...!!

حاج حسین یکتا

وَقَالَ رَبُّکمُ ادعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ

خدایا ؟

با زبان نه !


با دلم , با این دل شکسته میخوانمت


اجابت نمیکنی .........................!!!؟!

ّحرفهای دلم را

هیچوقت کسی نفهمید...

فقط روزی مورچه ها خواهند فهمید!!!

روزی که در زیر خاک گلویم را به تاراج میبرند.

در کلبه ای که

نگاه تو

فانوسش باشد،

هزاران زمستان

پشت درش میمانم...


درد نوشت: خدایا برام بس نیست این همه "درد" که میکشم؟!
+اینبار بیمارستان مرند هستم بخش جراحی مردان....
+یا شافی....

چند ساعتی با هم بودیم

من به تو نگاه میکردم…


و تو به ساعتت


تو قرار داشتی و من بی قراری …!!



تو که آهسته میخوانی

  گریه هایت را

میان دستانت

  کن.

پانوشت : وقتی ربنای خیلی زیبای حامد زمانی عزیز رو امروز گوش کردم فهمیدم به نظر من این ربنا، در جواب ربنای اون خودفروش هست و حامد یه جورایی می خواد به اون خودفروش (شجریان)بگه نسل ربناگویان به تو ختم نمیشه لطفا شما هم نظر بدید!!؟

دانلود ربنای حامد زمانی

تو ! قطعی ترین "اتفاق " جهانی ؛

و من ، مطمئن ترین "منتظر " جهان..


چه تناسب خوبی


"اتفاقی" به نام  " تو " ، و "انتظاری" به نام  " من "


اللهم عجل لولیک الفرج

این روزها کنار پنجره

"قرآن جیبی ام"

را با نیت" خاصی "میخوانم

ذکر این روزهام شده فقط:

رب شرح لی صدری و" یسر لی امری" وحلل عقدة من لسانی یفقهو قولی

ماه خدا رسید ...

در این ماه

اگر بالی برای پریدن مانده باشد

رسیدن به خدا کار ندارد... !!

--------
پانوشت :
--------
باید از پس خودمان بر بیاییم فقط!

اَعُوذُ بِاللّه مِن نَفسی مِن نَفسی مِن نَفسی..
.

به نظرم با ارزش ترین

پول دنیا " تومن" باشه!

چون هم تو هستی توش ، هم من ...!


پانوشت:عشق همین خنده های ساده توست !وقتی با تمام غصه هایت میخندی تا من از تمام غصه هایم رها شوم

گناه شکستن روزه های امسال هم

پای تو .. 

این رمضان 

هر روز باید 

غم نداشتن تو را 

بخورم .

گاهی احساس میکنم

روی دست خدا مانده ام

خسته اش کردم

خودش هم نمیداند

با من چه کند؟

در این هوای خالی از شیطان ،

باید نفس های عمیق کشید

و زیر لب زمزمه کرد :


الهی العفو....

فاصله

تسلیم دافعه نمی شود

به ارتفاع هر ثانیه

آتش جاذبه ات

تشنه ی عاطفه ام می کند.

ملالی نیست

به پای تو سوختن

خاطره ای می شود...

از ما، عمل چندانی نخواسته اند!

مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است!

تقوا یعنی "عمل گناه را مرتکب نشدن!

همه میپرسند چه کار کنیم؟

من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟

و پاسخ اینست:

گناه نکنید.

شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گناه نکردن " است


آیت الله بهجت (ره)

توی انباری،

کتاب ریاضی چهارم دبستانم را پیدا کردم.

صفحه اولش با دستخط بچه گانه نوشته ام:

خدایا بیس بشم !!

پانوشت: خدایا بیس شدم؟!

ﺣﺘﯽ "ﻛﻔﺶ" ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﺗﻨﮓ ﺑﺎﺷﺪ...

ﺯﺧﻢ ﻣﯿﻜﻨﺪ،


ﻭﺍﻯ ﺑﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻛﻪ...


"ﺩﻝ" ﺗﻨﮓ ﺑﺎﺷﺪ...؟؟!!

ترک کردن  آدمها هم آدابی دارد!

اگر آداب ماندن نمیدانید

لااقل

درست ترکشان کنید

تا تَرَک برندارند!!