داعشی ها رو یه منبع آب تو تکریت نوشتند:
" خلافة علی منهاج النبوة "
(خلافت ما بر اساس سیره پیامبر است)
شیعیان بعد از تصرف تکریت فقط دوتا نقطه اضافه کردند، شد:
" خلافة علی منهاج النبوة "
(این خلافت امیر المومنین است که بر اساس سیره پیامبر است)
یا علی(ع) مدد
ما شیعیان علی ع از حضرت زهرا سلام الله علیها درس پیروی از ولایت آموختیم
ز پاره های دل من شلمچه رنگین است
سخن چو بلبل از آن عاشقانه می سازم
سر تن و دل و جان را به خاک می فکنم
برای قبر تو چندین نشانه می سازم
کشم به لجه شوریدگی بساط "امین"
کنون که رخت سفر چون کرانه میسازم .....
پانوشت : باز بوی شهید در شهر می پیچد...
+ خودم میدونم که شرمنده پلاکتم...."شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات"
ﺣﮑﺎﻳﺖِ ﻣﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ، ﺣﮑﺎﻳﺖِ ﻋﺠﻴﺒﻰ ﺳﺖ. ﻣﺜِﻞ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﻘﺮﻩ ﮐﺎﺭ..
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﻭﻗﺘﻰ ﺍﺳﺘﺎﺩِ ﻧﻘﺮﻩ ﮐﺎﺭ، ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺻﻴﻘﻞ ﻣﻴﺪﻫﺪ،ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﺗﺶ ﻧﮕﻪ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ،
ﺍﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺮﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ،
ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻧﮕﻪ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻘﺮﻩ ﯼ ﺻﻴﻘﻞ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺒﻴﻨﺪ!
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞِ ﺧﺪﺍﺍﺍﺍ…
ﻭﻗﺘﻰ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺻﻴﻘﻞ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺶِ ﺳﺨﺘﻰ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻴﮑﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ… ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻋﮑﺲِ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺎ ﺑﺒﻴﻨﺪ
این روزها،
آدمها سرشان شلوغ است.
بعضی ها حوصله خدا را ندارند،
حال او را نمی پرسند،
برایش نامه نمی نویسند؛
اما تو این کار را بکن.
تو حالش را بپرس.
تو چیزی برایش بنویس
ساعتهایت را با او قسمت کن؛
ثانیه هایت را هم ...
بندگی کن..
مردم موهای صافشان را فر میزنند
و آنها که موی فرفری دارند مویشان را صاف می کنند
عدهای جلای وطن کرده به خارج میروند
و آنها که خارج هستند و نمیتوانند بازگردند برای وطن دلشان لک زده و ترانهها میسُرایند
مجردها میخواهند ازدواج کنند
متأهلها میخواهند طلاق بگیرند
عدهای با قرص و دارو از بارداری جلوگیری میکنند
و عدهای دیگر با دارو و درمان بهدنبال فرزنددار شدن هستند
لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ کمی چاق بشوند
و چاقها با مصرف قرص و دارو هر روز سعی در لاغر نمودن خود دارند و همواره حسرت لاغری را میکشند
شاغلان از شغلشان مینالند
بیکارها دنبال شغلند
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند
ثروتمندان از دغدغهی نداشتن صفا و خونگرمیِ فقرا مینالند
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند
مردم عادی میخواهند مشهور شوند
سیاهپوستان دوست دارند سفیدپوست شوند
سفیدپوستان خود را برنزه میکنند
هیچکس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است:
"قدر داشتههایت را بدان و از آنها لذت ببر"
قانون های ذهنی میگویند خوشبختی یعنی "رضایت"
مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر،
مهم این است که از همانی که داری راضی باشی آنوقت ”خوشبختی”
پرچم به دست توست گرم است خاطرم...
ای آقاو رهبر من..
بعضی ها از شما انتظار دارند که با یک حکم حکومتی همه ی این دزدی ها ، رشوه
ها ، ربا ها ، احتکار ها ، رانت خواری ها ، باندهای مافیایی ها ... و...
را حل کنی ؛
اما تاریخ را که می خوانم می بینم ،حضرت علی (ع) که معصوم بودند 4 سال
خواستند حق را از نا حق به مظلوم بدهند ... با او چه کردند ...
او که حضرت علی (ع) بود
همین که ما به لطف خدا با وجود شما امنیت داریم ، سرمان پایین نیست ،
دستمان دراز نیست ،با وجود این همه تحریم ... این خیلی فوق العاده است ...
آه آه که بی بصیرت ها می نالند ...راستی خوب شد با حضرت رسول (ص) آن سه سال را در شعب ابی طالب نبودند...
که ازگرسنگی سنگ به شکم ببندند...
خسته نباشی «آقا» که علمدار انقلابی
خسته نباشی «آقا» این همه سال که رهبری کردی ما را
نگاه می کنم به نامت و می بینم چه زیباست: «خامنه ای»،
سرشار از همان حروف «خمینی» است،
گیرم بایک «آه» بیشتر..
نگاه می کنم به مرامت و به همین «چفیه» که همراه همیشگی شماست،
تا مبادا فراموش کنیم فکه و والفجر مقدماتی را.
خرمشهر و بیت المقدس را..
اما میدانی!
هرجا که کم می آوریم همینکه می بینیم شما رهبر مایی آرام میشویم..
پرچم به دست توست, جمع است خاطرم..
با تو مهم که نیست همه حرف و حدیث ها...
پانوشت : لبیک یا خامنه ای...
همیشه یادمون باشه...
کسی که به ما لبخند میزنه،
شاید داره تمام داراییش رو بهمون هدیه می کنه .
پس حواسمون باشه که این هدیه را دست کم نگیریم ...
مولایم فرمود:
با همۀ مردم مهربان باش
زیرا یا در دین با تو یکسانند
و یا در خلقت ...
یک نفر گفت: امام رضا! «لا تَنسِنِی مِن الدّعا»، من را فراموش نکن از دعا.
آقا امام رضا (ع) فرمود: شما از کجا میدانی من شما را فراموش میکنم که نیاز بود تذکّر بدهی؟
گفت: آقا! ببخشید.
آقا فرمود که چرا گفتی ببخشید؟
گفت: خب شما من را فراموش نمیکنید از دعا. فرمود روی چه حسابی؟ حسابش را بگو.
گفت: آقا! شما شیعیانتان را دعا میکنید من هم جزء شیعیانتان هستم. خب پس حتماً برای من هم دعا میکنید.
آقا فرمود: نه، اینجوری نیست. وقتی تو دوست داری من برای تو دعا کنم، همان
لحظه من دستم را می برم بالا و با اسم برای تو دعا میکنم.
....
آقایان و بانوان محترم!
الان امام زمان (ع) نسبت به ما مثل امام رضا (ع) است یا نه؟
چرا شُل جواب میدهید؟ هست یا نیست؟
ما باور میکنیم که تا هوس کنیم آقا امام زمان دعایمان کنند همان موقع
حضرت دستشان را برده اند بالا دارند با اسم خصوصی برای ما دعا میکنند؟
میتوانیم این را باور کنیم؟
یا امام زمان (عج) برای ما دعا کن ...
"به نقل از حاج آقا پناهیان"
مادر
روسری ات را بردار تا ببینم، بر شبِ موهایت؛
چند زمستان برف نشسته است؛
تا من به بهار رسیده ام ...!
مختار: تو چرا از قافله عشق جا ماندی ؟
کیان: راه گم کردم ابو اسحاق
مختار: راهبلدی چون تو که راه را گم کند، نا بلدان را چه گناه ...!!
کیان: راه را بسته بودند از بیراهه رفتم، هر چه تاختم مقصد را نیافتم، وقتی به نینوا رسیدم خورشید بر نیزه بود ...
مختار: شرط عشق جنون است ما که ماندیم، مجنون نبودیم ...
بعضی عکسها را که می بینی، آداب و ترتیب فراموشت می شود، فقط بغض می کنی.
فقط سینه ات تنگ می شود. فقط احساس خفگی می کنی. شاید هم این حس مختص به من
باشد، نمی دانم ولی این عکس با من همین کار را کرد. این عکس را از پایگاه
"مهدیرجه" برداشتم. عکس مربوط می شود به مراسم تشییع شهید "مسعود عموزاده
مهدیرجی" . ایشان 20 دی 1365 در 17 سالگی در "شلمچه" به شهادت رسید. مادر
شهید نفر اولی است زیر تابوت پسرش را گرفته. شکوه عجیبی در هیبت این مادر
موج می زند. وصیتنامه پسر را که می خوانی، دیدن عکس بیشتر آتشت می زند:
ادامه دارد....
یه حاجی بود میگف دخترم بی حجاب باش آرایش کن ناز کن و ...
اما برا مردی که همه چیشو احساس و قلبشو به نام تو بزنه ..
دخترم تو بهای سنگینی داری ...
برا داشتن تو باید خرج کرد ...
پسرای تو خیابون تو رو مفت نگا میکنن ..
نزار دخترم، نزار مفت شی
کسی قدر چیزای مفتو نمیدونه ...
گرون باش ... خیلی گرون
بذار بهای تو قلب عاشق یه مرد باشه
که تو رو برای خودت میخواد
برای همیشه میخوادت ...
سلام به "آنها" که همیشه دم دست هستند...
آدم هایی که عجله ندارند.
"آنها" که «گوش» هستند.
"آنها" که هوای گفتگو دارند.
"آنها" که کلمه به کلمه با تو هستند.
"آنها" که وقتی تلفنی با آنها حرف می زنی مرتب نمی گویند: " " باشه باشه " ، که یعنی خداحافظی.
" آنها " که بلند می گویند: دوستت دارم.
جانم در می رود برای "آنها" که نیمه راه نیستند. نیمه تمام نیستند. پلاک موقت نیستند. یک روزه نیستند.
"آنها" که مدام هستند.
"آنها" که جنس روابط شان همیشگی است.....
آنها که کیفیت خاصی دارد بودنشان....
آنها که رنگ میدهند به زندگی کمرنگ ما .....
آنها که نگاهشان نوری ست پرفروغ در این روزهای بی فروغ......
سلام به "آنها" که تمام نمی شوند.
هرچند کمیابند..
دوست زیبای من
گاه
چرخش یک نگاه بی قرار ؛
زبان هزار حکایت پنهان است
و
آه ؛
تنها واژه ی مشترک گفتگو ...
مثل غباری ساکن در هوا
که در پی دستاویزی است برای رهایی از نیستی،
دستم را گره می زنم در دست"تو"
و قلبم را می سپارم به نسیمی که عزم تو را کرده،
نشانه ای بیش از این نیاز نیست
دلم گواهی می دهد
بوی تو از دستانم می آید هنوز...
به جذابیت های زمین دل می بندم.
پانوشت: با من باش که عمق فکرم رنگ فلسفه زمین نگیرد
میخواهم برای یک بار
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ بگیرم....
ولی ﻃﺎﻗﺖ ﺍﺳﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ !
پانوشت:" دنیا " فهمید که خیلی حقیر است . . . وقتی گفتم : یک موی " تو" را به دنیا نمیدم !!!!
وقتی دانه یک میوهی تلخ میکاریم
توقع نداشته باشیم با دعا کردن میوه شیرین به بار بیاید
وقتی بدی میکاریم، ثمرش بدیست …
چشمان ابری مرا به دل نگیر
باران نمیشوم،
من این بغض نشکستنی را
تا ابد،
نذر بودن تو کرده ام ….
پانوشت:
"کاملا با ربط"
شهید تجلایی: در هر حال پرهیزگار باشید و خدا را ناظر براعمال خود بدانید یاور ستمدیدگان و مستمندان جامعه و یاور تمام مستضعفان باشید مبادا بتیمان و فرزندان شهدا را از یاد ببرید.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛
دستانت را در برابرم مشت میکنی
و میپرسی, گل یا پوچ؟
و من در دلم می گویم فقط دستانت...!!!
گاه بگاهی از پشت دیوار تقدیر سرکی می کشم.
از سر سادگی در
انتظار محکمه ای برای هرآن کس که این همه نبودها و نداشته ها را
تحمیلم کرد آنگاه بر میگردم تا براین "خود"لجوج داد زنم
که درپس وپشت این دیوار هیچ گناهکاری جز تو نیست!
خدایا
این بندِ دلِ آدم کجاست؟؟
که گاهی با یک
اسم ...
نگاه ...
با حضورِ یک نفر...
و یا با یک لبخند ...
... “پاره می شود”
و تا یک عُمر به بندِ دلِ "او" گره نخورد،
آرام نمی گیرد!
خدایا ...
تو را به وعده "وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً" قسم میدیم...
"بند دل همه جوونها رو زودتر به بند دل کسی که قسمتشون کردی گره بزن و کمکشون کن رفتارشون در زندگی مشترک طوری باشه که بتونن یه عُمر خوشبختی رو تجربه کنن ..."
الهی آمین
زندگیست دیگر!
همیشه که همه رنگهایش جور نیست،
همه سازهایش کوک نیست! باید یاد گرفت با هر سازش رقصید،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش...
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن!
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد...
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند،
به این سالها که به سرعت برق می گذرند....
من این " نمی توانم بخوابم" های هر شبه را
به حساب تو بگذارم
یا به حساب این همه دزد چند ملیتی
که روی مه گرفتگی این پنجره
با خط خوش
یادگاری های ناخوش می نویسند!
حرفی برای گفتن اگر بود
دیوار ها سکوت نمی کردند
دیوار ! ای قامت بلند
آیا زبان آجری تو
در بند بند سیمان ، محصور مانده است
یا روزگار جایزه دار ما حتی" تو" را به عرصه ی تبلیغ خوانده است
دیوار !
آیا سکوت تنها جواب توست ؟
یا طرح این فرشته ی عریان
حرف کتاب توست ؟
دیوار !
دیوار !
ای خوش ترین جواب تو __آ
و
ا
ر
بدترین حالت ماجرا این است که
طاقتمان تمام شود و به روی خودمان نیاوریم
و تا زمان مرگ ادامه دهیم ...
خیلی ها اینطور زندگی می کنند .
دست اندازِ کم طاقتی را رد کرده اند
و افتاده اند توی سرازیری عادت ... !
خدایا!!
من به عنوان بنده حاجتم را گفتم
امیدوارم اگر قرار به برآورده نشدنش هست
از حکمت تو باشد نه بی لیاقتی من ...
ببخشید!
چه کسی برای بار اول ((بی خیال)) را
در دامنه ی لغات ما فارسی زبانان چپاند؟
میخواستم برای شادی روحش
دعا کنم
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از "دوزخ" بترسی
و نه از "بهشت" به رقص درآیی
فقط عشق خودش را بخواهی ...
قصه ی عشق ، انسان بودن ماست
و انسان بودن یعنی آزاد بودن از قید بندگی همه و فقط عبد خدا بودن ...
انسان بودن یعنی به خلق خدا عشق ورزیدن ...
اگر خوبی کردی و کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر و لبخند بزن
فهمیدن احساس
کار هر آدمی نیست!
تو برای خدا مردمان را دوست بدار و به آنها خدمت کن،
او خودش از تو برای کارهای خوبت از تو پیشاپیش تشکر کرده است ...
من به خورشید اعتقاد دارم
حتی اگر ندرخشد
من به عشق اعتقاد دارم
حتی اگر تنها باشم
من به خدا معتقدم
حتی اگر ساکت باشد...
پانوشت : پای اعتقادات خود در بدترین شرایط هم بمانید
پدرم مرد دانایی هست
گه گداری پندم میدهد
همیشه می گوید :
پسر جان مبادا با آبروی کسی بازی کنی
مبادا دختر مردم بشه چک نویس احساساتت
مبادا دختری رو دلبسته خودت کنی و فرداها نتونی جوابگو باشی
یک روز در جواب همه ی نصیحت هاش ، نیشخندی زدم و گفتم :
ای بابا ؛ دوره ی این حرفا گذشته
دخترای این دوره زمونه خودشون چراغ سبز میدن
خودشون دلشونه...
خودشون از خداشونه...
پدرم تو چشمام نگاه کرد و گفت :
پسر جان زلیخا زیاده ، تو " یوسف " باش...!!!
همین که این جمله رو شنیدم
مو به تنم سیخ شد
زبونم بند اومد
دیگه هیچ جوابی نداشتم که بدم
واقعا هم حق میگفت
همیشه زلیخا زیاد بوده و هست ؛
اون منم که باید " یوسف " باشم....
در این زمانه ادم ها حتی حوصله ندارند
به حرفهای سر زبانی یکدیگر گوش دهند
چه برسد به اینکه بخواهند
سطر سطر روح تو را بخوانند
در واژه نامه مجازی....
پانوشت : در تنهایی هایت مراقب آدمهایی که نزدیکت میشوند باش …گاهی دورتر از این حرفهایند !
شیخی را گفتندی:
پوست کلفت ترین انسانهای سیاره کدامندی؟
شیخ قدرى بیاندیشیدندی سپس بفرمود:
مرا دوست بدار!
به سانِ گذر از یک سمت خیابان
به سمتی دیگر،
اول به من نگاه کن...
بعد... به من نگاه کن...
و بعد،
بازهم مرا نگاه کن!
در مقابل دو گروه از آدمها باید همیشه سکوت کرد ؛
یک : آنها که خیلی مطمئنند …
دو : آنها که خیلی مشکوکند …
دعا بکن،ولی اگر اجابت نشد،با خدا دعوا نکن و میانه ات به هم نخورد.
چون تو جاهلی و او خبیر و عالم است.
خدا کاری را اشتباه نکرده که با دعای تو به اشتباهش پی ببرد و آن را درست کند!
بخل هم نورزیده است که با التماس تو دست از بخل بردارد و انچه را که مصلحت تو بود ودر اثر بخل نداده بود،به تو بدهد!
این بنده نداند که چه می باید خواست
داننده تویی آنچه تو دانی آن ده ...
سن پری سن گوزلیم منده کی بیر ساده جوان
قانادیم یوخدی اوچام سنله جانیم بوردا دایان
سن کی وارسان منه بیر دونیا حریف اولمیاجاق
جانیمی ایسته وریم جان سنه قورباندی اینان
.
دلم برای یک نفر تنگ است…
میدانم نامش چیست…
ولی نمیدانم چه می کند …
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم…
رنگ موهایش را نمی دانم…
فقط میدانم که باید باشد و نیست!
اللهم عجل لولیک الفرج
فیلم خودتان را بگیرید و بگذارید جلوی خودتان، ببینید می خواهید این فیلم را جلوی همه پخش کنند؟
با مادرم چگونه حرف زدم؟
با فرزندم چطور برخورد کردم؟
به دوستم چه گفتم؟
اگر حاضر نیستی این فیلم را بقیه مردم ببینند یعنی خوب نیستی!
این یک تعریف از تقواست که تمام اعمالت را روی سرت بگذاری و بروی بازار دوری بزنی و شرمنده نشوی.
خداوند این امکان را به ما داده که هر روز خودمان را اصلاح کنیم.
مغفرتی بالاتر از این هست که هر روز با محاسبه نفس می توانی خودت را اصلاح کنی؟
" استاد الهی قمشه ای "
زیباترین شهر،
شهریست که در آن عاشق شدهای،
حتی
اگر زشتترین جای دنیا باشد!
پانوشت :بدهکار هیچ کس نیستم جز همین ماه که تو را به یادم می آورد
از بچگی بهمون میگفتن
از کسی نترس، فقط از خدا بتـرس
در حالی که باید می گفتن از همه بترس ،
به جز خدا ...
آقا رداى سبز امامت مبارکت
پوشیدن لباس خلافت مبارکت
اى آخرین ذخیره زهرایى حسین
آغاز روز کارامامت مبارکت.
دعاى فرج فراموش نشود.
ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﭼﺮﺍ انسان ﺍﻭﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻴﺸﻪ؟
ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻢ ﺍﻭﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻡ ﺑﻌﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺪﻡ
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﭼﻪ ﮐﺴﻲ ﺷﺪﻱ؟
ﮔﻔﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ
ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻲ ﺗﻨﻬﺎﺕ ﮔﺬﺍﺷﺖ؟
ﮔﻔﺖ ﺧﻮﺩِ ﺗﻮ
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺰﺍﺭ ﺑﻴﺎﻡ ﭘﻴﺸﺖ
ﺧﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﭘﻴﺶ ﺗﻮﺍﻡ، ﺗﻮﮐﺠﺎﻳﯽ؟
ﻫﻤﻪ ﺧﺮﺍﺑﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺑﯿﻢ !
ﺑﯿﺨﻮﺩﯼ ﻻﻑ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ و ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺧﻼﻗﯿﻢ
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﺑﯽ ﺍﺧﻼﻕ !
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍهی های ﻣﺎ ﺍﺭﺿﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ !
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﺒﻮﺩﻫﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻣﺒﺎﺩﺍ
ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﻗﺘﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ !
ﻣﺎ ﻗﺎﺗﻼﻥ ﺭﻭﺡ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮔﺬﺭﯾﻢ
مادربزرگ می گفت:
قلبت که بی نظم زد
از همیشه عاشق تری . . .
اشکت که بی اختیار ریخت
از همیشه دلتنگ تری . . .
شبت که با درد گذشت
فکرت از همیشه درگیرتر ست!
” سکوت “
خطرناکتر از حرفهای نیشدار است
کسی که سکوت میکند ،
روزی
” سرنوشت “
حرفهایش را به شما خواهد گفت
مهم بودن رو فراموش کن
روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است
زندگی کن به شیوه خودت
با قوانین خودت
با باورها و ایمان قلبی خودت
مردم دلشان می خواهد
موضوعی برای گفتگو داشته باشند
برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی
هر جور که باشی
حرفی برای گفتن دارند
یک روز می افتد ؛
آن اتفاق خوب را می گویم ...
من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛
هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...
العجل العجل مولانا ....
اگر به تو آموختند که پسرا شیرن، دخترا موشن؛
شهید مطهری به من آموخت زن و مرد متفاوت هستند و نباید یکسان باشند، چون ظلم به زن است یکسانی.
اگر غیرت را دخالت معنا کردند و با حیا شدن را در صندوق کردن؛
شهید مطهری به من گفت غیرت، عشق مرد به ناموسش است؛ و حیا، احترام زن به خودش.
اگر گفتند که مرد میتواند زنش را بزند؛
اسلام به من آموخت که زن ریحانه است و مرد وظیفه دارد تمام اسباب راحتی و آسایشش را فراهم کند...
اگر به تو آموختند که بی حیایی زن برایش آزادیست و با چادر او را اسیر میکنیم؛
شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من آموخت که حجاب امنیت است و بی حجابی اسیر دست مردان هوس باز شدن.
اگر گفتند که زن عقلش نصف مرد است و نمی تواند به تنهایی در دادگاه شهادت دهد؛
شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من گفت که زن احساسات و عواطفش دوبرابر مرد است و از این رو ممکن است در شهادت دادن دچار تزلزل شود.
اگر به تو گفتند که دیه زن نصف دیه ی مرد است چون ارزشش کمتر از مرد است؛ شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من آموخت که اگر مرد کشته شود برای اینکه همسرش فرزندان را در آسایش و دور از دغدغه معیشت بزرگ کند، دیه او دو برابر است.
گله از من نکن
اگر شبها سر کشیدم
به خوابهای خوشت
بهترین مردها نمیفهمند
زن عاشق
چقدر کمصبر است !
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم…
از تمام زمین یک خیابان را…
و از تمام تو…
یک دست که قفل شود در دست من…
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند :بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
دلال الامامه و کنزالعمال ، ج 7، ص 225
باران که می آید...
یک نفر،
با لبخندی ، نفس عمیقی می کشد و می گوید: واو چه بوی خوشی می آید
و یک نفر
با چشمانی خیس تر از خیابان
کارتون هایش را جمع می کند و می گوید: خدایا تمام زندگی ام خراب شد...
تو را داشتنُ
یک عمر عاشقت ماندن
شهامت جنگیدن می خواهد
مثل سربازی که به خاطر خاک میهنش
دلیرانه می جنگد...
فاتحانه می میرد ...
پانوشت : معامله فسخ شد ! درقبال دنیا...یک تار مویت را میخواستند... ندادم..
بعضی آدمهای اطراف مان آدم را غافلگیر میکنند؛ یعنی از دید ما خاص اند. نه این که چیز محیرالعقول داشته باشند یا جلوههای ویژهی آنچنانی و تیپ و قیافه های غیر منتظره، نه! یک طور دیگرند! طوری که همین الان من برای شرح آن با واژهها دست به گریبانم؛ غیر قابل توصیف.
مسلماً رزمندگان اسلام هنگام عزیمت به جبهههای جنگ تنها به شهادت یا مجروح شدن و یا سالم بازگشتن فکر میکردند و کمتر کسی تصوّر میکرد که اسارت نیز یکی از گزینههای رفتن به جبهه باشد اما سرنوشت برخی از رزمندگان به گونهای دیگر رقم خورد و در عرصة آزمایشی سخت و طاقتفرسا قرار گرفتند و خوشبختانه آزادگان توانستند در این آزمایش الهی با سربلندی به میهن و خانوادة صبورشان بازگردند.
دوست خوبم آقای اسد زندیه نیز یکی از این آزادگان سرافراز وطن هست که میتونم به جرأت بگم همه این گزینه های جنگ رو درک کرده !! کسی که تیر به بدنش میخوره و زخمی میشه و بعد از چند روز بیهوشی بیدار میشود و اسیر میشود....
خاطرات اسارتش را تقریبا کامل شنیده ام و میدانم هنوز هم کلی خاطره دارد برای گفتن....
این پست رو تقدیم میکنم به دوست آزاده و خوبم "آقای اسد زندیه".....
در ادامه مطلب بخوانید .....
بعضی چیزها را ” باید ” بنویسم
نه برای اینکه همه ” بخونن ” و بگن ” عالیه ”
برای اینکه ” خفه نشم ”
حیف "قلمم "یاری نمیکند مرا!
همین !!
در بازی زندگی
یاد می گیری
اعتماد به حرفهای قشنگ بدون پشتوانه
مثل آویختن به طنابی پوسیده ست
یاد می گیری
نزدیک ترین ها به تو گاهی می توانند دورترین باشند
خدایا !
فقط گیرِ یک "لایک" تو مانده ام!
تو که مرا بپسندی ،
دیگر چه باک از پیله های روزگار....
از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام:
قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید
(وصیت نامه شهید مجید محمودی)
مهم نیست
عمر
"کوتاه" باشد ، یا "بلند"
مهم ، نفس هایی ست
که با تو "کوتاه"
و بی تو "بلند"
کشیده می شود
اهای تویی که تازه وارد دنیای مجازی شدی!..
تنهایی هیچکس را باور نکن...
این ملت عشقشون را هم قایم میکنن
تا بی دردسر هرزگی کنن...
از سگ کمتر است کسی که به وفایش
اعتمادی نیست...قلاده اش را باز کن تا برود!...
در روزگاری که :
زن را بـه "تن" می شناسند
غیرت را "بددلی" می نامند
و باحجاب را " اُمل" می دانند ،
تو همچنـان "زهرایی" بمان
که زهرایی بودن را به هرکس ندهند
زندگی یعنی این
کافی ست خود را سر جاده برسانی...
و وقتی ماشینی کنار پایت آرام می ایستد
و شیشه را پایین می آورد
تنها بگویی:حرم...
لحظاتی بعد،گنبدی زرد
و دستی که ناخودآگاه به روی سینه رفته است
گویی می خواهد با زبان بی زبانی بگویید
جایت اینجاست آنجا چه می کنی!!!!
دلم گرفته آقا جون...بذار بیام.............
یک کلمه بیشتر هم نمیخواهد؛
لازم نیست یک سخنرانی بکنید.
کسی که میبینید خلافی را مرتکب میشود . . .
بگویید این کار شما خلاف است، نکنید؛
لازم هم نیست که با خشم همراه باشد.
شما بگویید، دیگران هم بگویند
گناه در جامعه خواهد خشکید.
امام خامنه ای حفظه الله
پانوشت : این پست رو نوشتم برای دوستان "بسیجی" ام که به حرف آقا دقت کنند!
من نمیفهمم چرا
هیچ کس نمی نویسد از مردهـا؟؟؟
از چشمها و شانهها و دستهایشـان...
از آغوششان...
رابطه تان را توی حلق این و آن فرو نکنید . . .
ممکن است عشق شما . . .
از نظر بقیه . . .
چیز بسیار حال به هم زنی باشد . . .
تو را سفید می نویسم که ازدحام تمام رنگ هاست
و عاشقانه می خوانم
عشقی که حاصل جمع تمام عاطفه هاست !
ابوتراب را گفتند:
چه کردی که علی شدی؟
فرمود:
نگهبان دلم بودم…
+خدایا قلبم را به تو می سپارم
پس در آن هیچ کسی را جز خودت راه نَده . . .
یکی نوشت برام : چند تا از ویژگی هاتون رو که این مدت دستم اومده خدمتتون بگم, اول هم مال خودم رو میگم, : لوس , لجباز , کله خرو
اما ویژگی شما : مغرور و خودخواه که اصلا براش مهم نیس, حرفاش چه تاثیری روی دیگران میذاره!!!
فقط هم یه نظر بود, ارسال نظر هم ازاد است !
پا نوشت : از کسانی که اذیتت کرده اند، بگذر . . .
تا خدا هم کاری کند که کسانی که اذیتشان کرده ای، از تو بگذرند.
* مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی*
این تلخ ترین عذاب دنیاست
بعضیها دوست داشتنی هستند اما ...
نباید دوستشان داشت!!!
پانوشت : "ب . ب " یکی از دوستان خبرنگارم بود که بدترین خیانت رو بهم کرد!
یاد سهراب بخیر!
آن سپهری که تا لحظه ی خاموشی گفت:
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست؛
اما...
نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست
پانوشت : دوستان مقر موعودی هر کسی که این نوشته روی عکس رو کامل خوند یک نظر بنویسه لطفا !!! میخوام نظر شما رو بدونم بدون هیچ گونه اغراقی....! بسم الله....
دوستانم میگویند :
به زن نباید بال و پر داد ؛
میپرد !
اما ....
حرف من این است :
پانوشت : به آنهایی که دوستشان دارید بی بهانه بگویید دوستت دارم بگویید در این دنیای شلوغ سنجاقشان کرده اید به دلتان , بگویید گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاه تر از عمر شکوفه هاست ! شما بگویید ، حتی اگر نشنود . . .
+ تقدیم به همسرم ...." +"